|
جواد فروغی پدیده کاروان ایران در المپیک 2020 توکیو شد این پرستار بیمارستان بقیه..الله در رشته تیراندازی با تپانچه رکورد المپیک را جابهجا کرد و نخستین مدال طلای ایران را به ارمغان آورد
نقطهزن
*غوغای بلندزنها
شگفتی بزرگ برای کاروان ایران در توکیو زمانی رقم خورد که ناگهان مسنترین ورزشکار ایران مدال طلا را از آن خود کرد. چه کسی فکرش را میکرد جواد فروغی 42 ساله که تنها 10 سال است به ورزش حرفهای در تیراندازی با تپانچه رو آورده، ناگهان به بالاترین مدال این رشته در المپیک دست پیدا کند؟ او از سال 98 عضو تیم ملی شد و تنها در عرض 2 سال به قله این رشته رسید با صید طلای المپیک.
همین چند هفته پیش بود که جواد فروغی موفق شد در کرواسی هم مدال طلای جهانی تپانجه را به دست آورد تا امیدوار باشیم قرار است در همان روز اول ایران و ایرانی را خوشحال کند. زمانی که جواد فروغی در جامجهانی کرواسی مدال طلای تپانچه بادی ۱۰ متر را بر گردن آویخت، خیلیها به مدال او در المپیک توکیو امیدوار شدند، اگرچه محسن نصراصفهانی، سرمربی تیم ملی تپانچه اعتقاد داشت نباید بر اساس مدال جهانی روی مدال المپیک حساب کرد اما فروغی همه معادلات را به هم ریخت و توانست نام خود را به عنوان نخستین طلایی ایران در المپیک توکیو ثبت کند.
جواد فروغی که سالها به عنوان پرستار و کادر درمان در بیمارستان بقیهالله تهران مشغول به کار بود، به صورت کاملا اتفاقی تیراندازی را آغاز کرد و شاید در شروع کار فکر نمیکرد روزی نخستین مدالآور تیراندازی ایران لقب بگیرد. وی مدالهای زیادی را در کارنامه ثبت کرده و قطعا مدال طلای المپیک مهمترین آنها به شمار میرود. تیرانداز ایلامی کشورمان در کنار رشادتهایی که به عنوان پرستار برای کمک به هموطنان در بحران کرونا داشته، امروز هم افتخارآفرینی کرد تا باز هم نام ایران و ایرانی را بر زبانها جاری کند. فروغی خود از جمله پرستارانی بود که به ویروس کرونا مبتلا شد اما با غلبه بر آن و بازگشت به تمرینات تیم ملی، توانست خود را برای حضور در بزرگترین آوردگاه جهانی آماده کند. وی در گام نخست در سال ۹۸ موفق به کسب سهمیه المپیک توکیو در مسابقات قهرمانی آسیا شد اما آنجا پایان موفقیتهای او نبود. فروغی در ادامه کار در جامهایجهانی هند و کرواسی مدال طلای تپانچه بادی را کسب کرد و با قرار گرفتن در جایگاه نخست در ردهبندی جهانی تاریخساز شد. احترام نظامی او در زمان برافراشته شدن پرچم مقدس کشورمان علاوه بر بالا بردن غرور ملی، نشان داد یک پاسدار در هر جبههای برای اعتلای نام کشورش تلاش میکند. طلای فروغی پاداشی بزرگ برای ورزشکاری بود که علاوه بر تمرین، با پروردگار معامله کرد تا نیاز به مبادله با کسی نداشته باشد.
* فروغی: عکس مدال طلا پروفایلم بود
اولین طلایی ایران در بازیهای المپیک با اشاره به دلیل موفقیتش در سیودومین دوره بازیهای المپیک گفت: من عکس مدال طلا را پروفایل خودم قرار داده بودم و حتی ساخت مدال را با دقت نگاه میکردم. جواد فروغی پس از کسب مدال طلای المپیک توکیو گفت: اول از همه این مدال به خاطر لطف خداست، دوم هم لطف خداست و سوم هم لطف اوست. خانوادهام و خودم خیلی وقت گذاشتیم و به رغم شرایطی که کرونا بر ورزش کشور بویژه تیراندازی حاکم کرده بود و بسیاری از مراکز تعطیل شده بود و نمیتوانستیم تمرین کنیم، تمرینات را به صورت خشک در منزل انجام دادم. او در پاسخ به این سوال که آیا پیشبینی کسب مدال طلا را داشتید، گفت: من عکس مدال طلا را پروفایل خودم قرار داده بودم و حتی ساخت مدال را با دقت نگاه میکردم و حتی میدانستم وزن آن 538 گرم و جنس آن از نقره با روکش طلاست و در نهایت هم به آن رسیدم. فروغی درباره آرامش خود در فینال تاکید کرد: مرحله مقدماتی را با آرامش شروع کردم اما در راند پنجم نمرهام کاهش پیدا کرد و استرس شدیدی پیدا کردم. واقعا خدا در فینال به من آرامش داد. وقتی هم با نفرات قبلی اختلاف امتیاز پیدا کردم آرامشم بیشتر شد. البته ناگفته نماند درصدی از این آرام بودن هم به شخصیت خودم باز میگردد. وی در پاسخ به این پرسش که وقتی پرستار بود، به این فکر میکرد روزی قهرمان المپیک شود، تاکید کرد: خیر! به هیچوجه. جالب این است بگویم من از نوجوانی مشکل دریچه میترال دارم و این مساله باعث میشود برخی اوقات روز تپش قلب داشته باشم، به همین خاطر به هر رشته ورزشی فکر میکردم اما اصلا این تصور را نداشتم در رشتهای مثل تیراندازی که نیاز به ثبات دست دارد، فعالیت کنم و مدال المپیک بگیرم.
روز گذشته پس از کسب مدال طلای المپیک توسط جواد فروغی، موجی از شادی در کشور ایجاد شد. در این میان موضوع پرستار بودن فروغی در بیمارستان حضرت بقیهالله مورد توجه قرار گرفت. فروغی از پرستاران فعال در بخش کرونای بیمارستان بقیهالله است. موضوع دیگری که مورد توجه ایرانیها قرار گرفت، حضور این قهرمان المپیک در سوریه برای انجام خدمات پزشکی به مدافعان حرم بوده است. در یکی از فیلمهای منتشرشده، فروغی از تلاش خود برای مداوای یک داعشی زخمی در سوریه میگوید. این فیلم باعث شد در شبکههای اجتماعی از عنوان پهلوان برای جواد فروغی استفاده شود.
* فروغی، رکورددار المپیک
فروغی با امتیاز 8/244 علاوه بر ایستادن بر سکوی قهرمانی، توانست رکورد المپیک را که پیش از این در اختیار تیراندازی از کشور مکزیک بود هم جابهجا کند. فروغی به عنوان مسنترین ورزشکار ایران در المپیک به این مقام رسید و نخستین تیرانداز تپانچه کشورمان شد که توانست به مدال طلا دست پیدا کند. پیش از او مرحوم محمود نامجو در المپیک ۱۹۵۶ ملبورن با ۳۸ سال سن به مدال برنز وزنهبرداری رسیده بود تا مسنترین مدالآور ورزش ایران باشد.
* از دست رفتن مدال توسط شمشیربازان سابر
در رشته شمشیربازی سابر، مجتبی عابدینی از بختهای مدالآوری ایران در مرحله یکهشتم نهایی مقابل آروم ژیلاگی، قهرمان المپیک از مجارستان با حساب ۱۵ بر ۷ شکست خورد و از صعود به جمع ۸ ورزشکار برتر بازماند.
محمد رهبری، دیگر شمشیرباز سابر ایران مقابل لوئیجی سامله از ایتالیا با نتیجه ۱۵ بر ۷ شکست خورد و از گردونه مسابقات حذف شد.
علی پاکدامن آخرین شیمشیرباز سابر ایران در مرحله یکچهارم نهایی با نتیجه ۱۵ بر ۶ مقابل آرون ژیلاگی، شمشیربازی که عابدینی را حذف کرده بود، شکست خورد تا تیم ایران در بخش انفرادی این رشته به مدالی نرسد.
* حذف تکواندوکار ایرانی با مصدومیت کهنه
آرمین هادیپور با وجود مصدومیت سنگینی که چند ماه است با او همراه شده، در دومین دیدار خود در المپیک ۲۰۲۰ برابر نماینده آرژانتین ۲۱ بر ۶ مغلوب شد و با شکست نماینده آرژانتین برابر تکواندوکار ایتالیایی، هادیپور هم با المپیک توکیو خداحافظی کرد.
* دوچرخهسوار ایرانی به خط پایان نرسید
سعید صفرزاده، دوچرخهسوار ایران در ماده استقامت جاده به مسافت ۲۳۴ کیلومتر، موفق نشد رقابتش را به پایان برساند.
* کنار رفتن تیراندازان تفنگ بادی زنان ایران
در پایان مرحله مقدماتی مسابقات تیراندازی تفنگ بادی ۱۰ متر زنان، با حضور ۵۶ تیرانداز، آرمینا صادقیان و فاطمه کرمزاده ۲ ملیپوش ایرانی موفق به حضور در جمع ۸ نفر پایانی نشدند.
آرمینا صادقیان جوانترین عضو کاروان ایران با 6/622 امتیاز در رده سیام ایستاد. فاطمه کرمزاده با ثبت امتیاز 9/624 در رده بیستوسوم قرار گرفت.
* حذف زودهنگام عالمیان در تنیس روی میز
نیما عالمیان، ملیپوش تنیس روی میز کشورمان در مرحله مقدماتی المپیک توکیو با نتیجه ۴ بر یک مقابل پائول درینکال از انگلیس شکست خورد تا خداحافظی زودهنگامی با مسابقات داشته باشد.
عالمیان در نخستین بازی خود در المپیک تا توانست رفتار غیرمعقول نشان داد. او که از همان ابتدای بازی عصبی بود، در یک صحنه در اعتراض به تصمیم داور راکت خود را به سمت میز و تور پرتاب کرد و این حرکتش باعث شد تا اخطار دریافت کند. در اواخر ست دوم هم او دوباره در اعتراض به تصمیمات داور این بار به شکل تمسخرآمیزی سرویسهای خود را روی هوا و به تور زد.
***
شاهکار تیم ملی والیبال در گام نخست مقابل لهستان
غوغای بلندزنها
تیم ملی والیبال ایران در بازی نخست خود در المپیک توکیو مقابل تیم لهستان شگفتیساز شد و توانست قهرمان جهان را مغلوب خود کند. تیمملی والیبال ایران روز شنبه در نخستین بازی مرحله گروهی این مسابقات مقابل تیم قدرتمند لهستان، قهرمان جهان در سال ۲۰۱۸ صفآرایی کرد. ملیپوشان ایران در دیداری تماشایی انتقام المپیک ریو را از لهستان گرفتند و با پیروزی ۳ بر ۲ مقابل قهرمان جهان، گام محکمی در شروع بازیها برداشتند. ۲ تیم ایران و لهستان در المپیک ریو نیز مقابل هم قرار گرفته بودند که تیم ملی ایران در آن بازی با نتیجه ۳ بر ۲ مغلوب شده بود.
***
موجسواری سلطانیفر
روی افتخارآفرینی فروغی
وزیر ورزش و جوانان پس از مدالآوری تیرانداز کشورمان، از پیشبینی خود برای این نتیجه خبر داد اما نبودش در سالن این ادعا را زیر سوال برد. بعد از این اتفاق تاریخی، صحبتهای مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش و جوانان قابل توجه بود. وی پس از کسب طلا، در تماسی اعلام کرد: «به فروغی در تهران گفته بودم تو طلایی هستی.» اما نکته قابل تامل در این صحبتها اینکه اگر وزیر ورزش آنقدر مطمئن بود فروغی به مدال طلا میرسد و آن را پیشبینی هم کرده بود، چرا در سالن تیراندازی حضور پیدا نکرد تا مدالآوری او را از نزدیک تماشا کند و به او تبریک بگوید؟ آیا نباید پرسید چنین پیشبینیای، چرا وی را راهی سالن دیگری کرده بود؟ چرا باید چنین فیلمی از سلطانیفر به بیرون درز کند تا به اصطلاح، انگارهسازی برای اشراف وی بر ورزش ایجاد شود؟ سوای مدال تاریخی فروغی، وضعیت امروز و دیروز نمایندگان اعزامی نشان از واقعیتهای مدیریتی ورزش کشور دارد. سلطانیفر برنامه خود را بر اساس حضور در سالن شمشیربازی تنظیم کرده بود که نمایندگان کشورمان هم نتایج خوبی کسب نکردند و حذف شدند. انتظار این بود این نفرات روی سکو بروند که چنین نشد. به نظر میرسد سلطانیفر نیز با همین انگاره راهی سالن شده بود که مدال طلای فروغی، همه معادلات را بر هم زد.
***
اشکهای نجمه خدمتی پس از طلایی شدن فروغی
۲ ورزشکار زن ایرانی پس از قهرمانی فروغی در رقابتهای المپیک توکیو با تمام وجود روی سکوها خوشحالی کردند. جواد فروغی در فینال رشته تیراندازی مدال خوشرنگ طلا را کسب کرد. المپیک اما زیباییهایی منهای مدالهای رنگارنگ دارد که یکی از آنها همین تصاویری است که از ورزشکاران ثبت میشود. هانیه رستمیان و نجمه خدمتی، ۲ ملیپوش تیم تیراندازی ایران در لحظه کسب مدال طلا توسط جواد فروغی، سر از پا نمیشناختند و از ته دل خوشحالی خود را ابراز کردند و اشک شوق ریختند. ثبت این تصاویر بار دیگر موج همدلی و همبستگی ملی در کشور را نشان داد.
ارسال به دوستان
دولت سیزدهم برنامه جامعی برای تحول اقتصادی ارائه دهد
محمدرضا پورابراهیمی*: نخستین مطالبه از دولت جدید و فعالیتهایش آن است که برنامههایش که پیش از این به صورت سرفصل از سوی آیتالله رئیسی بیان شده است باید تبدیل به یک برنامه جامع محتوایی با اولویت اقتصاد شود و قطعا این برنامه باید مورد قبول و وفاق اکثریت متخصصان در ایران باشد که طبیعتا صددرصد متخصصان با آن موافق نخواهند بود اما اگر اکثریت کارشناسان و متخصصان این برنامه را در حوزه مصارف بودجهای، سیاست خارجی، دیپلماسی اقتصادی و مسائل مربوط به ناترازی بانکی، ارزی، مالیات و... ببینند، بلافاصله بگویند آنچه دولت ارائه کرده است برنامهای جامع محسوب میشود و در شرایط فعلی بهترین برنامه است.
اولین انتظار از دولت منتخب تولید یک برنامه جامع و کامل است که میتواند کشور را از این وضعیت نجات داده و شرایط را به سمت بهبود جلو ببرد و حتی اگر حوزه تحولی را هم در نظر بگیریم، ما از این موضوع استقبال کرده و با این رویکرد تحولی موافقت خواهیم کرد نه اینکه اصلاحات به صورت جزئی باشد.
وزرا و مدیرانی که میخواهند این برنامه مورد وفاق کارشناسان و متخصصان امر را که دارای رویکرد تحولی است اجرایی کنند، باید خود، افرادی بسیار قوی باشند؛ لذا باید کاملترین و جامعترین برنامه تخصصی در حوزه اقتصاد به کمک متخصصترین، کاملترین، باتجربهترین و سالمترین مدیران به مرحله اجرا برسد. ۲ ویژگی مذکور باید در کنار ویژگی هماهنگی بین بخشهای مختلف دولت، موجبات پیشرفت بیشتر کشور را به وجود آورد؛ این موضوع چالش اساسی محسوب میشود. برخی اوقات برنامه خوب است و افراد قوی هم آن را اجرا میکنند اما چون ناهماهنگی در بخشهای مختلف قوه مجریه وجود دارد، نمیتواند موجب نتیجهبخش بودن آن برنامه شود که تجربه تلخ این موضوع در دولتهای یازدهم و دوازدهم بین بانک مرکزی و وزارت اقتصاد، بین وزارت اقتصاد و سازمان برنامه و بین سازمان برنامه و بانک مرکزی وجود داشت و در مجموع در همه وزارتخانهها شاهد ناهماهنگی بودیم. در مجموع تولید محتوای برنامهای، افراد کارآمد و قوی و هماهنگی بین بخشهای مختلف دولت، ۳ ویژگیای است که اصل مورد مطالبه جدی مجلس بویژه کمیسیون و تیم اقتصادی آن از دولت آینده است و حتما هم بر این موضوع پافشاری میکنیم و هیچ تعارفی با کسی هم نداریم.
شرایط فعلی کشور آنقدر سخت است که فقط با حفظ منافع ملی میتوانیم از این شرایط سخت عبور کنیم؛ بزرگترین کمک به دولت سیزدهم آن است که ما آنقدر کار را سخت بگیریم که دولت در برنامههایش موفقتر باشد.
ما میخواهیم با دولت آیتالله رئیسی به صورت دلسوزانه، مشفقانه و حمایتی رفتار کرده و سخت بگیریم که اثر آن باعث موفقیت بیشتر دولت شود و عملا این سختگیری موجب موفقیت دولت و کمک به بهبود روند مجلس نیز است. سختگیری مجلس نسبت به دولت موجب موفقیت بیشتر قوه مجریه است و این کار در راستای موفقیت آن محسوب میشود نه در راستای عدم موفقیت. این سختگیری کاملا دلسوزانه است، چرا که تنها دولتی که در تاریخ جمهوری اسلامی با رأی اکثریت نمایندگان مجلس وارد صحنه شده است و برای آن کار کردهاند، دولت سیزدهم است.
* رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی
ارسال به دوستان
چگونه اصل اعتراضات خوزستان با روایتهای جعلی تحتالشعاع قرار گرفت؟
اعتراض آبی روایت خونین!
گروه سیاسی: حالا که با گسیل همهجانبه ظرفیتها و امکانات کشور بحران آب در خوزستان بتدریج در حال فروکش کردن است، بررسی اصل اعتراض بحق مردم خوزستان در برخی مناطق این استان که در میان اخبار گمراهکننده و روایتهای بعضا دروغ و اشتباه از این اعتراضات گم شد، ضرورت دارد.
به گزارش «وطنامروز»، ایران در زمره کشورهایی است که تنش آبی در آن چند استان را به طور مستقیم درگیر خود میکند. امسال خشک شدن تالابهای استان خوزستان و بخشهایی از تالابهای هورالعظیم و شادگان باعث بروز اعتراضاتی درباره تامین حقابه آنها شد. در واقع اصل اعتراض مردم برخی شهرهای خوزستان مربوط به مناطقی از رودخانه کرخه، هورالعظیم و رود جراحی بود که بهواسطه کمآبی رودخانه کرخه و خشک شدن بخش زیادی از هورالعظیم و رود جراحی، کشاورزی و دامداری در مناطق مختلف این استان را با مشکل مواجه کرد.
اما در میانه پوشش این اعتراضات مطابق معمول با سردمداری فضای مجازی و موجسواری رسانههای بیگانه و معاند کشور، بعد از چند روز مشخص شد روایت غالب درباره اعتراض خوزستانیها که مشکل اصلی بیآبی در خوزستان را ناشی از نبود و کمیابی آب آشامیدنی مردم این استان جا زد، یک روایت اشتباه بوده است؛ اتفاقی که در فضای رایج رسانهای بینالمللی به اخبار جعلی و گمراهکننده - Disinformation- مشهور است.
مسالهای که کشوری مثل آمریکا با ادعای مقابله با آن، کشورهایی مثل چین، روسیه و ایران را طی سالهای اخیر متهم به استفاده از این ترفند رسانهای برای تاثیرگذاری بر ۲ انتخابات اخیر ریاستجمهوری این کشور کرده است. رسانههای آمریکایی اما بیشترین بهرهگیری را از تاکتیک اخبار گمراهکننده ثبت کردهاند تا جایی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق این کشور، رسانههای موسوم به جریان اصلی آمریکا را «فیک نیوز» خواند.
با این وجود، روایتها از اعتراضات خوزستان به شکل عجیبی غیرواقعی شد. همزمان با روایت نادرست کمبود آب شرب- که باعث شد به این واسطه برخی به اشتباه بیفتند و موجی از ارسال آب آشامیدنی به استان خوزستان را در پی داشت و حتی باعث واکنش اهالی خوزستانی شد- روایتهای نادرست از تشنگی مردم خوزستان با انتشار عکسی متعلق به ۱۵ سال قبل از زنی در خرمشهر و طرحهای مختلف از تشنگی در فضای مجازی به صورت گسترده، سعی در تثبیت این روایت جعلی درباره خوزستان داشت که گویی خوزستان از آب آشامیدنی تهی شده است.
اما در اصل مناطقی نظیر شادگان، سوسنگرد، بستان و همچنین مناطقی در اطراف ماهشهر که بیشتر با مقوله تنش آبی درگیر هستند، به دلیل خشکی کرخه و هورالعظیم کانون اعتراضات بودند. در روزهای ابتدایی این معضل با خویشتنداری نیروی انتظامی و معترضان، روند اعتراضات به صورت آرام جریان داشت اما با گذشت چند روز از آغاز اعتراضات بحق مردم و به دنبال آن با رهاسازی آب سد کرخه و پرآب شدن هورالعظیم، با این فرض که حلوفصل اصل اعتراضات که حول کرخه و هورالعظیم شکل گرفت در دستور کار قرار گرفته است و به طور طبیعی اعتراضات باید به سمت فروکش کردن پیش رود، بالعکس اعتراضها ناگهان وارد فاز آشوب شد و صحنههایی عجیب و تکاندهنده از حضور افراد مسلح و شلیک به نیروهای انتظامی و شهروندان رقم خورد.
در این بین ورود پرحجم جریانهای ضد انقلاب و تجزیهطلب نظیر گروهک تروریستی الاحوازیه -که دستش به خون مردم بیگناه اهواز آلوده است- و همچنین شبکههای ضدایرانی و فعالیتهای گسترده در بستر فضای مجازی با هدف ایجاد تنش و تحریک احساسات مردم خوزستان، سویه دیگری از روایتهای غیرواقعی از اعتراضات خوزستان برای تضعیف و شکننده کردن امنیت ملی با گسترش درگیریهای خشونتآمیز به سایر شهرهای کشور دنبال شد.
در این میان جریانهای معاند و ضد ایرانی نظیر الاحوازیه و منافقین که طی این سالها در سایه انفعال دستگاه سیاست خارجی در برخی کشورهای غربی لانه کردهاند با حمایتهای گسترده مالی و تامینی توسط دولتهای غربی، پروژه ناامنسازی ایران و تابستان داغ را هدایت میکنند. گفتنی است سازمان تروریست منافقین نشست اخیر خود را «گردهمایی خوزستان بهپا خاسته» نامگذاری کرد. از طرف دیگر همین کشورهای اروپایی که مأمن گروهکهای تروریستی و تجزیهطلب شدهاند، با ابزار قراردادن حقوق بشر، در تلاش برای پروندهسازی حقوق بشری علیه کشورمان هستند.
در این راستا بر اثر رادیکال شدن فضای اعتراضات و انحراف آن توسط عناصر تجزیهطلب و به اغتشاش کشیدهشدن آن که به درگیریهای مسلحانه در برخی نقاط انجامید، برخی شهروندان عادی و تعدادی از پرسنل نیروی انتظامی بر اثر اصابت مستقیم گلوله کشته و زخمی شدند. در یکی از تلخترین حادثهها شهید ستوان دوم ضرغام پرست حین انجام ماموریت در شب عید قربان توسط اشرار در ماهشهر به شهادت رسید. پس از اعلام خبر شهادت شهید ضرغام پرست، تصاویر متعددی از حضور وی به منظور آبرسانی و خدمترسانی به مردم منطقه و نیازمند منتشر شد. همچنین بر اثر تیراندازی نیروهای ضد انقلاب با اسلحه ساچمهای، ۴ نفر از عوامل پلیس در الیگودرز مجروح شدند.
بنابراین اعتراضات آرامی که با رهاسازی آب سد کرخه باید به سمت فیصله یافتن حرکت میکرد، با موجی از اخبار و تصویرسازیهای جعلی از اصل اعتراض تبدیل به آشوب شد. این اتفاق البته در خلأ یک مرکز اطلاعرسانی در شرایط بحرانی رخ میدهد که برای چندمین بار است در مواقع بحرانهایی از این دست، روند اطلاعرسانی مختل و مرجعیت رسانههای رسمی از دست میرود و فضای مجازی که بستر فیک نیوز و اخبار گمراهکننده است، تبدیل به روایت غالب میشود. خلأ مدیریتی در فضای مجازی که به نوعی رها بودن آن را به اذهان متبادر میسازد، نشان میدهد در مواردی مشابه اعتراضات خوزستان میتواند به بستری علیه امنیت ملی تبدیل شود. اعتراضات خوزستان بار دیگر ضرورت آسیبشناسی سیاستهای رسانهای کشور را نمایان کرد.
* پروسه تبدیل اعتراض به اغتشاش
مجموعه اتفاقات یک هفته اخیر در خوزستان را میتوان از جهات مختلفی مهم دانست و از آن به عنوان یک نمونه و الگوی حاضر برای تهدیدزدایی از کشور و صیانت از حقوق ملت بهره برد.
1- اصل حق اعتراض مردم مسالهای ثابت و انکارناپذیر است که موضع رهبر حکیم انقلاب پیرامون اعتراضات مردم خوزستان نیز بر این امر صحه گذاشت. اعتراضات اخیر نه نخستین اعتراض مردمی در مواجهه با مشکلات و ضعفهای مدیریتی بوده و نه احتمالا آخرین آن، در همین زمینه حتی تصاویر روزهای نخست اعتراض مردم خوزستان و همراهی نیروهای امنیتی و انتظامی با اعتراض مسالمتآمیز بخوبی این مساله را آشکار میکند که در ابتدای امر هیچ ارادهای بر سرکوب یا خاموش کردن صدای معترضان وجود نداشته است. پیش از این نیز در سالهای گذشته اعتراضات صنفی مختلفی همچون اعتراضات فرهنگیان یا مالباختگان برخی مؤسسات مالی برگزار شده بود که با همراهی حداکثری نیروهای امنیتی و انتظامی همراه بود. از این رو تلاش گروهها و رسانههای معاند برای جا انداختن این فرضیه که اصل اعتراض مردمی از سوی نظام پذیرفته شده نیست، تلاشی مغرضانه است که در پس آن اهداف شومی وجود دارد. همانطور که جریانات ضدانقلاب نیز در هفته گذشته نشان دادند بیش از سایرین به دنبال آشوبآفرینی در خوزستان و تحتالشعاع قرار گرفتن اعتراضات بحق مردم خوزستان هستند. تلاش مذبوحانه همانند پرونده قدیمی کشتهسازی برای اعتراضات که این بار نیز تکرار شد، نشان از عطش بدخواهان نظام و ایران برای خونخواری از مردم معترض داشت. در چنین فضایی صیانت و یادآوری حق اعتراض مردم بیش از هر زمان دیگری ضروری است و رسانههای جمعی نیز باید با پوشش صحیح اعتراضات مردم خوزستان، ضمن مطالبهگری برای احقاق حقوق آنها بر این واقعیت نیز صحه بگذارند. جریانات سادهلوحی نیز که تلاش دارند با مصادره کردن هر اعتراضی بر اختلافافکنی میان مردم و نظام دامن بزنند، یقینا تبدیل به بخشی از پازل عملیات روانی دشمنان کشورمان میشوند.
2- به موازات حق بدیهی و اثبات شده اعتراض عمومی، نمیتوان چشم بر این واقعیت بست که همواره گروهها، رسانهها و فعالان ضدانقلاب بیشترین اهتمام خود را بر سوءاستفاده از میدان اعتراضات میگذارند و از هیچ تلاشی برای به انحراف کشیدن اعتراضات مردمی و تبدیل آن به میدان معارضه و مبارزه با اصل نظام و تمامیت ارضی کشورمان فروگذاری نمیکنند؛ مسالهای که یک بار دیگر و در جریان اعتراضات هفته گذشته مردم خوزستان پدیدار شد. جبهه منافقین و جریانات سلطنتطلب، تجزیهطلب و ضدانقلاب وابسته به خارج در روزهای اخیر بیشترین تلاششان را معطوف بر اثرگذاری روی اعتراضات مردم خوزستان کردند و حتی با فعال کردن برخی عناصر داخلی خود پروژه تبدیل اعتراض به اغتشاش را کلید زدند. در این چارچوب بیشترین سعی بدخواهان همواره بر این است در این فضا ضمن همراه کردن اکثریت معترض با اقلیت آشوبطلب، بحران امنیتی خلق کرده و در نهایت میدان اعتراض را به میدان خونین برادرکشی تبدیل کنند. انتشار تصاویری از حضور مسلح برخی اشرار در دل جمعیت و هدف قرار دادن نیروهای امنیتی و مردم معترض بار دیگر این خطر را گوشزد کرد که بر خلاف خوشبینی برخی مفسران، کماکان میدان اعتراضات، مهمترین بستر برای سوءاستفاده جریانات ضدانقلاب به حساب میآید و نادیده گرفتن چنین متغیری تنها به مثابه چشم بستن بر واقعیت است. برقرار کردن توازنی معقول میان حق اعتراض عامه مردم و لزوم کنترل اعتراضات با نیت جلوگیری از به انحراف کشیده شدن آن توسط جریانات مسلح و گروههای تروریستی بیش از هر زمان دیگری باید مورد توجه سیاستگذاران و فعالان سیاسی و رسانهای قرار بگیرد.
3- اعتراضات اخیر خوزستان و مجموعه واکنشهایی که از سوی مردم در این باره نمود پیدا کرد، بار دیگر نشان از نقش بیبدیل مدیریت ضعیف در تبدیل کردن یک نارضایتی به یک بحران بزرگ کشوری دارد. در این زمینه فراتر از تصمیمها و سیاستگذاریهای اشتباهی که رهبر انقلاب نیز به آنها اشاره کردند، نوع برخورد متکبرانه مدیران با مطالبات مردمی باعث شد عملا مردم زیاندیده راهی جز اعتراض علنی نداشته باشند. تنها کافی است به 4 سال گذشته نگاه بیندازیم تا پی به این واقعیت ببریم که مردم خوزستان و حتی نمایندگان مردم خوزستان در مجلس شورای اسلامی هر بار در مقابل مسؤولان دولتی به وضعیت بغرنج زیستبوم خوزستان و بحران آب اشاره کردهاند، با چه رفتاری مواجه شدهاند. اصرار دولت بر تکرار سیاستهای شکست خورده پیشین در عرصه محیطزیست و بیتوجهی به هشدارهای کارشناسان و متولیان امر عملا به انباشت خشم مردم آسیبدیده انجامید. در نهایت اعتراضات مردم خوزستان و عیان شدن تهدیدهای بالقوه امنیتی بار دیگر نشان داد ناکارآمدی و بیمسؤولیتی مدیران دولتی مرکزنشین میتواند زمینهساز چه بحرانهایی برای مردم مناطق حاشیهای باشد. «وطنامروز» هفته گذشته و همزمان با آغاز اعتراضات خیابانی در برخی شهرهای استان خوزستان نسبت به این مساله هشدار داده و در گزارشی با عنوان «بحران، میراث روحانی» نوشته بود: «احیای اعتراضات خیابانی از سوی فرودستان و حاشیهنشینان در این 8 سال (بویژه 2 سال اخیر) نشان از واکنش رادیکال بخشی از سرخوردگان وضعیت موجود که بزرگترین قربانیان سیاستهای دولت بودهاند دارد. در این میان فارغ از آنکه گرانی بنزین بهانه اعتراضات بوده یا بحران تامین آب و برق، میتوان رد سرخوردگی را در سیمای اعتراضات دید. کافی است تنها به نوع مواجهه و ادبیات دولت در برابر اعتراضات سالهای اخیر نگاهی اجمالی بیندازیم تا پی به این واقعیت ببریم که نه تنها اصل مشکلات فرودستان و حاشیهنشینان جایگاهی در اولویت دولتمردان نداشته؛ که آنها حتی اصل این نارضایتی را نیز همواره به سخره گرفتهاند».
4- شکاف میان واقعیت و روایتهای مجازی نکته دیگری بود که در جریان حوادث روزهای اخیر استان خوزستان بار دیگر پدیدار شد، به گونهای که عملا میان اصل حوادث و روایتی که از آن در شبکههای اجتماعی پوشش داده میشود، دوگانگی انکارناپذیری بود. فارغ از حجم عظیم عملیات روانی فیکنیوزها و انتشار تصاویر جعلی، کشتهسازی از اشخاص زنده، بازنشر تصاویر قدیمی همانند عکس جنجالی پیرزن خرمشهری که مربوط به سال 2005 میلادی بود و دهها مورد دیگر، آنچه بیش از همیشه به چشم آمد و باید نسبت به آن چارهاندیشی کرد، تاثیر ویرانگری بود که روایتهای مجازی بر اصل قضاوت مردم گذاشت. در حالی که مردم روستایی در اعتراض به نبود منابع آبی برای کشاورزی و نگهداری از دامهای خود به خیابانها آمده بودند اما نوع انعکاس و روایتسازی دروغین در شبکههای اجتماعی به گونهای جلو رفت که بسیاری از مردم این اعتراض را به نبود آب آشامیدنی تفسیر کردند و حتی گروههای خیریهای را فعال کردند! همین مصداق به تنهایی کافی است تا نسبت به برخی پیشفرضهای خوشبینانه که صرف فعال بودن شبکههای اجتماعی را مساوی با آگاهیبخشی تفسیر میکنند، تجدیدنظر کنیم. بهرهبرداری و سرمایهگذاری حداکثری گروههای معاند روی محتوای تولیدی در شبکههای اجتماعی بخوبی نشان از این امر دارد که عدم مدیریت صحیح فضای مجازی و رها کردن آن در میانه بحرانهای سیاسی، اجتماعی و امنیتی چگونه میتواند به خلق روایتهای دروغین منتهی شده و آرامش روانی جامعه را گروگان بگیرد.
5- در نهایت دیگر نتیجه مهم حوادث خوزستان، لزوم بازشناسی مجدد مهمترین بحرانهای آتی کشور است. آنچه در خوزستان پدیدار شد و تعدادی از استانهای دیگر کشور را نیز درگیر خود کرد، امکان پیشگیری در سالهای پیشین را داشته است. سیاستگذاران و مسؤولان عالیرتبه کشوری باید از «مدیریت اکنونزده» فاصله گرفته و با بازشناسی بحرانهای بالقوه کشور بویژه بحرانهای زیستمحیطی مانع از آن شوند که بار دیگر مردم کشورمان در چنین موقعیت اضطرارآمیزی قرار گرفته و با چالش بقا مواجه شوند. افزایش نظارتهای میدانی و دوری از مدیریت مرکزگرا میتواند در سالهای آتی به یک تغییر مثبت در راستای شناسایی مشکلاتی از این دست منتهی شود.
***
بازدید فرمانده کل سپاه پاسداران از روند خدمترسانی به مردم خوزستان
سرلشکر سلامی: در سختیها همگام مردم هستیم
گروه سیاسی: فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی روز گذشته برای بررسی مشکلات تنش آبی خوزستان و بازدید از خدماترسانی از شهرها و روستاهای درگیر با تنش آبی استان خوزستان از فرودگاه شهید حاجقاسم سلیمانی وارد اهواز شد.
بازدید از روند اجرای طرحهای آبرسانی سپاه و بسیج در استان خوزستان نیز از دیگر برنامههای سردار سلامی بود.
سردار سلامی در حاشیه سفر خود به استان خوزستان جهت بررسی آخرین وضعیت تنش آبی در این استان اظهار داشت: پیرامون فرمایشات مقام معظم رهبری درباره حل فوری مسائل استان خوزستان، تمام مسؤولان چه در دولت و چه نیروهای مسلح و چه در دیگر دستگاههای کشوری، امروز تمامقد کنار مردم خوزستان هستند.
وی افزود: مسائل فعلی استان خوزستان، مهمترین مساله کل کشور است که پیرو دستور مقام معظم رهبری به جدیترین مسائل کشور تبدیل شده است لذا سپاه بر اساس تعهدی که نسبت به مردم دارد، امروز با تمام قدرت و توان و امکانات به کمک مردم خوزستان آمده است و مانند رویدادهای گذشته دوش به دوش مردم تا رفع کامل مشکلات خواهد ماند.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصریح کرد: سفر امروز من به استان خوزستان در جهت بررسی آخرین اقدامات انجامشده توسط سپاه خوزستان در جهت آبرسانی و حل مسائل آبی استان بوده است که خدا را شکر اقدامات بزرگی تاکنون به انجام رسیده و این قابل ستایش است.
همچنین فرمانده کل سپاه پاسداران در گفتوگو با فارس در اهواز اظهار کرد: به دنبال فرمایش روز جمعه مقام معظم رهبری که ایشان ابلاغ فرمودند تا مسؤولان حل مشکل آب خوزستان را جدی بگیرند، امروز خدمت برادرانمان در سپاه حضرت ولیعصر سپاه خوزستان رسیدیم تا از نزدیک شاهد فعالیت و تلاشهای آنان باشیم.
وی درباره اقدامات سپاه پاسداران برای رفع مشکلات خوزستان گفت: توسط قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا تحت عنوان طرح غدیر حدود ۵۲۵ کیلومتر لوله با قطر ۲ متر از منطقه شوش کشیده شده است که شهرهای مختلفی از جمله دارخوین، اهواز، خرمشهر، هویزه، شادگان، حمیدیه و آبادان را آبرسانی میکند.
فرمانده کل سپاه ادامه داد: در این بحران آبی اخیر هم تلاشهای برادران سپاه قابل تقدیر است، همین الان ۶۰ دستگاه تانکر ۳۰ هزار لیتری به صورت سیار در ۸۷ روستای منطقه در حال آبرسانی هستند و امروز ۴۰ دستگاه دیگر نیز به آن اضافه میشود و حدود ۱۵۰ دستگاه تانکر ثابت آب در روستاها نیز تهیه شده است.
سلامی ادامه داد: در حدود ۹۱ کیلومتر لوله نیز در تعدادی از روستاهای منطقه از جمله غیزانیه، دشت آزادگان و جفیر در حال نصب و جاگذاری است.
وی افزود: همچنین ۲ مخزن ۴۰ هزار مترمکعبی در غرب شوش ایجاد شده است و آب را ذخیره میکند.
فرمانده کل سپاه بیان کرد: درباره فاضلاب اهواز نیز قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا قراردادش را منعقد کرده و حتی تجهیز کارگاه نیز انجام شده؛ امیدواریم با تامین اعتبار در آیندهای نزدیک شاهد بهرهبرداری از پروژه باشیم تا مشکل فاضلاب اهواز حل شود.
سلامی تصریح کرد: نکته مهمی که میخواهم عرض کنم آنکه ما به این مردم متعهد و وفادار هستیم، آنها را تنها نمیگذاریم و در سختیها همگام آنها هستیم، همانطور که در سیل سال ۹۸ برادران عزیز ما در تمام مناطق سیلزده با مردم و سختیهایشان همراه بودند.
فرمانده کل سپاه گفت: اینجا که شما ایستادهاید لالهزار شهدای بزرگ ایران است، خوزستان برای ما نهتنها مهم بلکه مقدس است، ما وقتی روی این خاک قدم میگذاریم احساس هویت میکنیم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: با این مردم تا انتهای کار همراهیم و هرگز آنها را تنها نخواهیم گذاشت.
سردار سلامی همچنین در راستای صحبتهای روز جمعه مقام معظم رهبری مبنی بر پیگیری مشکلات خوزستان از جانب مسؤولان این استان با عشایر و خانوادههای آسیبدیده از تنش آبی روستای جفیر از توابع شهرستان هویزه دیدار کرد.
ارسال به دوستان
تعداد کل قربانیان 88532 نفر
وضعیت بحرانی پایتخت
طی 24 ساعت 259 نفر از هموطنان بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند
وضعیت تهران به دلیل شیوع ویروس جهشیافته کرونا و شدت ابتلای آن بحرانی است و یکچهارم مراجعهکنندگان به مراکز درمانی و بیمارستانها با علائم این بیماری بستری میشوند. به گزارش «وطنامروز»، قدرت بالای سرایتپذیری ویروس جهشیافته کرونا در موج پنجم طوری است که اکثر بیمارستانهای تهران مملو از مبتلایان کرونایی است و روزانه بیش از 20 هزار نفر برای درمان به این مراکز مراجعه میکنند. در چنین شرایطی خیلی از بیمارستانها به ناچار اقدام به ایجاد سازههای موقتی برای رسیدگی به بیماران کرونایی کردهاند که لحظه به لحظه بر تعداد آنها افزوده میشود. کارشناسان بهداشت میگویند پیک پنجم شیوع کرونا در مقایسه با 4 پیک قبلی بسیار حادتر اما تعداد فوتیهای آن خوشبختانه کمتر شده است. طبق اظهارات معاون کل وزارت بهداشت، میزان مرگومیر و بستری در افرادی که واکسن زدهاند بسیار کاهش یافته و بیشتر موارد در پیک پنجم مربوط به کسانی است که در گروه ۵۰ تا ۶۰ سال هستند که واکسن نزدهاند. از طرفی با وجود روند مناسب واردات واکسن کرونا و وجود واکسنهای داخلی اما این روزها مراکز تجمیعی واکسیناسیون در تهران نسبت به هفتههای گذشته به دلیل تعطیلات 6 روزه خلوت شده است. در این باره معاون درمان ستاد مقابله با کرونای استان تهران با تاکید بر اینکه وضعیت کرونا در تهران بحرانی است، گفت: ۲۵ درصد افرادی که به مراکز درمانی مراجعه میکنند به نوعی به بستری نیاز دارند. نادر توکلی گفت: شدت ابتلا در تهران بسیار بالاست و در 16 ماه گذشته چنین تجربهای نداشتهایم. ادامه روند نگرانکننده است، چون ارزیابی دقیقی نداریم که این افزایش تا کجا ادامه خواهد داشت ولی آنچه مسلم است تعداد بیسابقه مراجعان و مبتلایان است. وی افزود: مراجعات به بیش از ۲۰ هزار نفر در روز رسیده است و این آمار فقط مختص مراکز درمانی به جز مطبها است. بسیاری هم به خدمات پزشکی سرپایی نیاز دارند. اگر چه تمهیدات بسیار خوبی برای افزایش خدمات سرپایی درنظر گرفته شده اما فشار زیادی بر روی کادر درمان است و حدود ۶۰ درصد از تختهای بستری در اختیار بیماران کرونایی است و ما هنوز به آرامشی نرسیدهایم تا بتوانیم وضعیت را پیشبینی کنیم.
توکلی با اشاره به اینکه بیماران پس از مراجعه ارزیابی میشوند، گفت: بیمارانی که پس از ارزیابی حال مساعدی داشته باشند به طور موقت بستری میشوند و داروهای ضدویروس و کورتیکواستروئید دریافت کرده و اکسیژندرمانی میشوند و پس از ترخیص برای روزهای بعد وقت مراجعه میگیرند. گروهی از مراجعهکنندگان هم نسخه سرپایی دریافت کرده و مرخص میشوند و تعدادی هم برای بستری به بخشهای مراقبتهای ویژه و بخش فرستاده میشوند. طبق آمار از هر ۲۰ هزار نفر مراجعهکننده، ۱۵۰۰ نفر بستری میشوند و از تعداد کل مراجعهکنندگان حدود ۲۵۰۰ نفر به صورت موقت بستری و ترخیص میشوند، یعنی ۲۵ درصد افرادی که به مراکز درمانی مراجعه میکنند به نوعی به بستری نیاز دارند. معاون درمان ستاد کرونای استان تهران خاطرنشان کرد: ما به جز بیماران کرونایی، بیماران دیگر اعم از بیماران قلبی و مغزی و تصادفی را داریم. تمام جراحیهای غیرضرور در بیمارستانها لغو شده و بیمارانی که درمان آنها میتواند با تاخیر انجام شود، در بیمارستانها پذیرش نمیشوند و عموم امکانات معطوف بیماران کرونایی است. وی درباره بیمارستان سیار گفت: سازههای موقتی در بیمارستانها ایجاد شده که میتوان خدمات سرپایی مورد نیاز به بیماران کرونایی را در این بخشها ارائه داد. حدود ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ تخت در اورژانسها هستند که این تختها در شیفتهای عصر و شب بیماران را میپذیرند. از صبح تا ظهر بیماران ویزیت میشوند، برخی ترخیص، بستری و حتی متاسفانه فوت میشوند. ما حدود ۱۵۰۰ تخت را برای روز بعد خالی نگه میداریم تا بیماران از آن استفاده کنند. توکلی با تاکید بر اینکه فعلا سویه غالب کرونا در تهران سویه دلتا است، اظهار داشت: هر روز به تعداد بیماران افزوده میشود و رکورد تعداد بیماران شکسته میشود. ما هنوز وارد پیک موج پنجم نشدهایم. هنوز نمیدانیم این روند تا چه زمانی صعودی خواهد بود. نتایج تعطیلی تهران تا ۱۰ روز دیگر مشخص خواهد شد. وی با تاکید بر اینکه برخی کمبودهای موقت دارو و تجهیزات وجود دارد اما ظرف ۲۴ تا ۴۸ ساعت برطرف میشود، گفت: خوشبختانه مشکلی در این زمینه وجود ندارد. توکلی در پاسخ به اینکه علاوه بر بیمارستانهای خصوصی، بیمارستانهای دولتی هم با کمبود رمدسیویر مواجه هستند؟ افزود: یکی از درمانهای اختصاصی استفاده از رمدسیویر است اما اینطور نیست که این دارو معجزه کند. داروهای کورتیکو استروئیدی و داروهای ضد انعقاد خون هم به درمان کمک میکنند. این دارو در کلینیکهای سرپایی مراکز دولتی در صورت تجویز پزشک در دسترس است و تعدادی از داروخانههای منتخب هم این دارو را با تجویز پزشک متخصص ارائه میدهند. مشکل ما نقدینگی بیمارستانها و همکاری بیمهها است. با همکاری بیمهها میتوانیم این دارو را بیشتر تهیه کنیم، چون رمدسیویر داروی گرانی است.
وی بر پوشش بیمهای سیتی اسکن تاکید کرد و گفت: سیتی اسکن باید با تجویز پزشک انجام شود. وقتی پزشک سیتی اسکن را در نسخه بیمهای تجویز کند، بیمار میتواند از این خدمات تحت پوشش بیمه برخوردار شود. افرادی که خودشان برای سیتی اسکن بدون تجویز نسخه با مهر پزشک مراجعه میکنند، خدمات را به صورت آزاد دریافت خواهند کرد. معاون درمان ستاد کرونای استان تهران با اشاره به اینکه وقتی بحران مزمن میشود میزان حساسیتها کم شده و منجر به رفتارهای پرخطر و بیتفاوتی و سادهانگاری میشود، گفت: سادهانگاری در کشور بزرگترین خسارت برای سیستم مدیریت کرونا است.
* به تست منفی PCR اعتماد نکنید
کارشناسان تاکید میکنند کسانی که سرماخوردگی دارند، بدانند به احتمال زیاد به ویروس دلتا مبتلا شدهاند و برای جلوگیری از ابتلای اعضای خانواده و دیگران پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگیریهای اجتماعی را سفت و سخت رعایت کنند. رئیس مجتمع بیمارستانی امام خمینی(ره) در این باره به دلایل ایجاد پیک پنجم کرونا در کشور اشاره کرد و افزود: پس از شیوع ویروس دلتا در استانهای جنوبی و انتقال این ویروس به سایر مناطق کشور بویژه استان تهران و شهرهای اطراف آن، وقوع پیک پنجم پیشبینی میشد. خسرو صادقنیت با بیان اینکه از یکی دو هفته اخیر با پیک شدید این بیماری مواجه شدهایم، تاکید کرد: پیک پنجم از نظر شدت با هیچیک از پیکهای قبلی قابل مقایسه نیست. شدت ابتلا به ویروس دلتا در مقایسه با ۴ پیک قبلی بسیار بالاتر ارزیابی میشود؛ در این پیک، شدت و میزان ابتلا بسیار شدید بوده و بهسرعت بیمار را به بدحالی و مرحله بستری میرساند. صادقنیت با اشاره به علائم ویروس دلتا که سریع خودنمایی میکند، گفت: اگر علامت داشتید و تست PCR شما هم منفی شد، باز اعتماد نکنید و بدانید کروناست و حتما باید مراقبتهای لازم انجام شود. وی با اشاره به اینکه ابتلا به ویروس دلتا بشدت خانوادگی شده است، افزود: کمتر افرادی را میبینیم که در مراجعه به مراکز درمانی و بیمارستانها تنها باشند و حتما یک یا چند نفر از اعضای خانواده نیز درگیر بیماری شدهاند. صادقنیت گفت: یکی از مهمترین علائم ویروس دلتا در پیک پنجم، ابتلای افراد سنین پایین اعم از کودکان و نوجوانان است. متأسفانه شدت ابتلای بچهها و سنین پایین در این پیک نسبت به پیکهای قبلی افزایش زیادی داشته است. وی ادامه داد: بیتوجهی نسبت به رعایت شیوهنامههای بهداشتی، طولانی شدن روند شیوع و خستگی افراد، مهمترین دلایل ایجاد پیک جدید بود که انجام برخی اقدامات میتوانست از وقوع آن پیشگیری کند. همچنین معاون درمان مجتمع بیمارستانی امام خمینی نسبت به تبعات پیک پنجم کرونا در کشور هشدار داد. سیدعلی دهقانمنشادی با بیان اینکه تبعات پیک پنجم لحظه به لحظه سختتر میشود، افزود: مراجعات سرپایی به طرز عجیبی افزایش یافته است به طوری که در روزهای اخیر بالاترین رکورد آمار بستری طی 17 ماه گذشته را داشتیم. وی ادامه داد: این وضع در اغلب بیمارستانهای دانشگاه علومپزشکی تهران مشاهده میشود. بهعلاوه هجوم بیماران غیر «کووید-۱۹» در این موج ما را با چالشهای جدی مواجه کرده است.
وی در ادامه با اشاره به افزایش فضاهای فیزیکی خدمتدهی به بیماران سرپایی و بستری «کووید-۱۹»، گفت: اجرای شیوهنامه درمان بحران در قالب بستری موقت به کاهش میزان بستری در این موج بسیار کمک کرد ولی با این حال کافی نیست. معاون درمان مجتمع بیمارستانی امام خمینی(ره) افزود: وضع موجود خیلی خوب نیست، چارهای نداریم جز اینکه اعمال جراحی الکتیو غیرضروری را بهسرعت متوقف و از ظرفیت نیروهای اتاق عمل در بخشهای «کووید-۱۹» استفاده کنیم. از طرفی به همکاری گروههای پزشکی و پرستاری برای گسترش کلینیک رمدسیویر نیاز داریم.
***
آمار جانباختگان کرونا در کشور طی شبانهروز به 259 نفر رسید
شمار جانباختگان ناشی از ویروس کرونا در کشور طی یک شبانهروز به بیش از 250 نفر رسید. مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت اعلام کرد از ظهر روز جمعه تا ظهر شنبه (۲ مردادماه ۱۴۰۰) بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۸ هزار و ۶۳۲ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی شدند که ۲ هزار و ۵۰۹ نفر از آنها بستری شدند. متاسفانه در طول این مدت، ۲۵۹ بیمار «کووید-۱۹» جان خود را از دست دادند تا مجموع جانباختگان این بیماری به ۸۸ هزار و ۵۳۲ نفر برسد. خوشبختانه تاکنون ۳ میلیون و ۲۳۹ هزار و ۱۷۲ نفر از بیماران بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. همچنین ۴ هزار و ۷۸۴ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. در حال حاضر ۲۳۲ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۱۱۷ شهر در وضعیت نارنجی و ۹۹ شهر در وضعیت زرد قرار دارند. بنا بر اعلام مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، تاکنون ۷ میلیون و ۶۵۴ هزار و ۶۱۲ نفر دوز اول واکسن کرونا و ۲ میلیون و ۳۷۲ هزار و ۱۶ نفر نیز دوز دوم را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریقشده در کشور به ۱۰ میلیون و ۲۶ هزار و ۶۲۸ دوز رسیده است. افراد واجد شرایط برای تزریق واکسن حتما در سامانه salamat.gov.ir ثبتنام و پس از دریافت پیامک نوبتدهی، به مراکز واکسیناسیون مراجعه کنند.
***
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتوگو با «وطنامروز»:
شدت بیماری با بازگشت مسافران بیشتر میشود
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس گفت: ویروس جهشیافته کرونا با سویه دلتای هندی بسیار خطرناکتر از سویههای قبلی است چرا که قدرت بالایی در انتقال و شدت بیماری دارد و در صورت کمتوجهی مردم به رعایت پروتکلهای بهداشتی و کمکاری دولت در تسریع واکسیناسیون میتواند فاجعهبار شود. همایون سامهیحنجفآبادی در گفتوگو با «وطنامروز» با بیان اینکه امیدواریم نوع جدید دیگر ویروس کرونا در این شرایط سخت به کشور وارد نشود، گفت: متاسفانه اوضاع تهران بحرانی است و این ویروس به کل استانهای کشور نیز سرایت کرده است. کادر پزشکی نیز روزهای سختی را سپری میکنند.
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس اضافه کرد: بیمارستانهای تهران و خیلی از کلانشهرها پر از بیمارانی است که به ویروس جهشیافته کرونا مبتلا شدهاند؛ خیلی از بیمارستانها برای خدماترسانی هر چه بیشتر به بیماران، اقدام به برپایی بیمارستان صحرایی کردهاند و فضای خالی حیاط بیمارستانها را جایگاهی برای سرویسرسانی به بیماران کرونایی اختصاص دادهاند که باید از روسای بیمارستانها و کادر درمان بابت این همه زحمات تشکر کرد.
وی ادامه داد: تنها راه مقابله با این بیماری رعایت پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاریهای اجتماعی است، این در حالی است که خیلی از شهروندان ۲ استان تهران و البرز که قرار بود برای مهار ویروس جهشیافته کرونا در خانههایشان بمانند، راهی شهرهای شمالی شدهاند. بیتردید با بازگشت آنها طی هفتههای آینده بیماری شدت بیشتری به خود خواهد گرفت و کار کادر درمان در خدماترسانی را سختتر میکند.
***
معاون کل وزارت بهداشت خبر داد
کاهش آمار مرگ و بستری افرادی که واکسن زدهاند
مرگومیر و بستری افرادی که واکسن زدهاند بسیار کاهش یافته است. معاون کل وزارت بهداشت گفت: بیشتر موارد در پیک پنجم مربوط به کسانی است که در گروه ۵۰ تا ۶۰ سال هستند و واکسن نزدهاند. ایرج حریرچی افزود: اکنون ظرفیت ۵۰۰ هزار تزریق روزانه داریم و در چند روز آینده این ظرفیت به یک درصد جمعیت کل کشور خواهد رسید. وی با بیان اینکه ورود واکسن خارجی و در دسترس بودن واکسن داخلی به میزان قابل توجهی افزایش یافته است، گفت: از برخی ناهماهنگیها در تزریق واکسن عذرخواهی میکنیم. بیشترین مشکل این است که برخی افراد بالای ۶۰ و ۷۰ سال به رغم دعوت، تاکنون برای دریافت واکسن مراجعه نکردهاند. وی با بیان اینکه جمعیت بالای ۶۰ سال ۹ و نیم درصد جامعه و حدود ۸ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر هستند، گفت: بیش از ۷۰ درصد مرگومیر و ۶۰ درصد موارد بستری به دلیل بیماری کرونا متعلق به این گروه از جامعه است. مرگومیر و بستری در افرادی که واکسن زدهاند بسیار کاهش یافته و بیشتر موارد در پیک پنجم مربوط به کسانی است که در گروه ۵۰ تا ۶۰ سال هستند و واکسن نزدهاند. حریرچی گفت: بر اساس اعلام سازمان جهانی بهداشت، همه واکسنها ۱۰۰ درصد از مرگومیر جلوگیری میکنند و اثربخشی بالایی در مقابل «کووید-۱۹» شدید دارند. موارد ابتلا به کرونا پس از تزریق واکسن، بسیار اندک بوده است و کسانی که مبتلا شدهاند کم علامت بوده و در خانه درمان شدهاند. حریرچی گفت: افرادی که مبتلا شدهاند یا یک دوز واکسن دریافت کردهاند یا از دوز دوم آنها ۳ هفته نگذشته است تا ایمنی کامل در بدن آنها ایجاد شده باشد. وی افزود: هیچ کمبودی برای تزریق دوز دوم در گروههای هدف نداریم.
ارسال به دوستان
اسحاق جهانگیری در اعترافی دیرهنگام بیعدالتی و نابرابری را از عوارض مدل توسعه اجرا شده در کشور دانست
کارگزاران تبعیض!
محمد نجارصادقی: خوزستان یکی از پرآبترین و ثروتمندترین استانهای کشورمان، در سالهای اخیر درگیر مصائب طبیعی و مدیریتی شده است. در جدیدترین این اتفاقات تلخ، چند هفتهای است خوزستان با بحران کمآبی مواجه شده و دامداران و کشاورزان این استان با مشکلات معیشتی روبهرو شدهاند.
میزان غریب بودن بحران آب در یکی از خطههای جلگهای ایران که چندین رود به آن سرازیر میشود، به اندازه تمام شاخصهایی است که دولتهای یازدهم و دوازدهم برای اقتصاد ایران رقم زدند؛ آرزو شدن خرید خانه، رشد افسارگسیخته قیمتها، شکسته شدن رکورد تورم اقلام خوراکی، کاهش بیسابقه میزان سرمایهگذاری خارجی و داخلی، تحمل یکی از بدترین میزان نابرابریها و... . اگر بگوییم شرایط امروز خوزستان و اقتصاد ایران مولود یک تفکر مدیریتی بوده، بیراه نگفتهایم بویژه وقتی که اسحاق جهانگیری در کسوت مرد شماره یک اقتصادی دولت روحانی لب به اعتراف میگشاید و در برابر اعتراضهای مردم خوزستان به ظلمی که به آنها رفته، میگوید: «به عنوان کسی که همه عمر خود را در توسعه سپری کردهام، باید بگویم توسعهای که ما اجرا کردیم متاسفانه عوارض خود را اینچنین نشان داده است. باید توسعه با رضایت مردم باشد و وقتی مردم نفع میبرند که تبعیض، بیعدالتی و نابرابری را از توسعه متوجه نشوند». این اعتراف هر چند دیر اما برای آینده کشورمان در آستانه شروع دولت سیزدهم و فرصت سیاستگذاری جدید برای اقتصاد بسیار ارزشمند است. اسحاق جهانگیری به عنوان یکی از الگوهای مدیران تکنوکرات پس از انقلاب برای نخستینبار شهادت داد مدل فکری و راهی که برای کشور انتخاب کرده بودند منجر به رضایت مردم نشده و از همین رو ارزشی ندارد. این شهادت را میتوان خط پایانی بر تمام تفکراتی دانست که سعادت کشور را در پرتو اقتصاد آزاد میدانست. جهانگیری به صراحت سیاست اجرا شده در کشور ذیل عنوان توسعه را نافی عدالت میداند.
اما این تفکر تنها مختص دهه 90 نبوده و ریشه در ایدئولوژیای دارد که از دهه 70 سرنوشت معیشت مردم را در اختیار گرفت. غالب شدن تفکر اقتصاد آزاد با رویکردی توسعهای که با هر حربهای تنها به بزرگ شدن کیک اقتصاد میاندیشید، نه تنها در بایستههای خود مانند جذب سرمایهگذار خارجی، ارتباط اقتصادی با جهان، برونگرایی اقتصادی، رهاسازی بازار به نفع تولید و مواردی از این دست ناکام ماند، بلکه باعث لطمه زدن به مفاهیم و اهداف اصیل جمهوری اسلامی یعنی عدالت نیز شد. از اواخر دهه 60 نخستین سنگ بنای برنامه توسعه با نقشآفرینی بسیار مرحوم هاشمیرفسنجانی گذاشته شد. این زمان تقریباً اواسط دهه 1980 میلادی است؛ دورانی که یک دهه از ظهور و تسلط نئولیبرالها بر کشورهای سرمایهداری جهانی گذشته، زمانی که سوسیال-دموکراسی لیبرال در نظام جهانی و تمام کشورهای غرب مدرن عقب رفته است و نئولیبرالها آمدهاند. عملکرد تیم اقتصادی که در دولت هاشمی مستقر شدند گویای آن بود که به هیچوجه به دنبال این نمیروند که اقتصاد ظالمانه نامتوازن بیمار وابسته شبهمدرن در ایران را به صورت بنیادین دگرگون و یک الگوی مثلاً اسلامی- ایرانی و عدالتطلبانه را جایگزین کنند و ساخت اقتصادی را تغییر بدهند و نسخهای برای تغییر آن داشته باشند، بلکه به دنبال اجرای سیاستهای اقتصادی سرمایهداریای رفتند که نتایج آن اکنون قابل مشاهده است.
فارغ از مفهوم توسعه که برخی آن را تا حدودی افزایش رشد اقتصادی و برخی دیگر آن را توزیع عادلانه ثروت میدانند، دولتهای یازدهم و دوازدهم پرشتابتر از پدران فکری خود در دهه 70 مدل توسعه خود را دنبال کردند.
برای آنها به قدری وفادار ماندن به این مدل فکری مهم بود که حتی اندک اقدامات دولتهای پیش از خود در راستای کاهش اختلاف طبقاتی را مطرود و مزخرف خواندند و تمام آنها را متوقف کردند.
زمانی که به شاخصترین اقدامات دولتهای حسن روحانی مانند برجام، ارز ترجیحی، یارانه به تولیدکنندگان پس از کرونا و... نگاه میکنیم، درمییابیم مردم آخرین منتفعان از این سیاستها بودهاند. در تمام این سالها هیچ کدام از نظامهای توزیع ثروت بدرستی وظایف خود را انجام ندادند و حتی به نفع طبقهای خاص بودند.
نظامهای یارانه پنهان، بانکی و مالیاتی که حتی در کشورهای داعیهدار اقتصاد آزاد به عنوان راههای اصلاح ساختارهای اقتصادی و کاهش فاصله طبقاتی شناخته میشوند، در ایران تبدیل به ابزارهایی برای تسلط بیشتر طبقه ممتاز و تشدید فاصله طبقاتی شدند. در اغلب کشورها دهکهای ثروتمند و پردرآمد بیش از مردم ضعیف از تورم ناراحت میشوند، زیرا با افزایش ثروت ناشی از تورم باید مالیات بیشتری بپردازند. یا در بخش یارانههای پنهان دهک دهم 20 برابر دهک نخست منتفع میشود در صورتی که این نظام باید برعکس عمل کند. در بخش بانکی، با توجه به تورم بیش از 40 درصدی و بهره نزدیک به 20 درصدی، هر شخصی بتواند از تسهیلات بانکی بهره ببرد، بدون اینکه کاری کرده باشد، سود قابل توجهی کسب میکند. حال سوال اینجاست: در نظام بانکی ایران چه کسانی میتوانند تسهیلات دریافت کنند؟ کسانی که وثایق بیشتری ارائه میدهند و جزو دهکهای بالای جامعه هستند. جالب اینجاست همواره در این سالها هیچ تلاشی هم برای اصلاح این نظامها نشد و ایضا تمام تلاش بر این بود اندک تغییرات ایجادشده، به نقطه آغاز بازگردد.
ارسال به دوستان
زبان تعاملی و روایت دولت سیزدهم در مواجهه با مردم چگونه میتواند به کاهش تنشها و بسیج عمومی در مقابله با وضعیت موجود منتهی شود؟
امکانپذیری تغییر
یونس مولایی: قریب به 2 هفته دیگر دولت سیزدهم به ریاست حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی به طور رسمی فعالیت خود را آغاز میکند؛ دولتی که در اضطراریترین شرایط ممکن و در میان انبوهی از بحرانهای داخلی و خارجی وظیفه خطیر تحول و اصلاح امور جاری سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی محیطزیستی را بر عهده دارد. در این میان فضای عمومی جامعه نسبت به تغییر دولت قضاوتهای مختلفی دارد و متعاقبا گروههای سیاسی مختلف نیز آینده متفاوتی را برای دولت رئیسی متصورند؛ از گروههای ضدانقلاب خارجنشین تا جریان غربگرا که بیشترین طمع را نسبت به شکست دولت سیزدهم دارند تا جریانات انقلابی و طبقات محروم جامعه که پیروزی رئیسی را به عنوان فرصتی بکر و حیاتی برای تغییر شرایط عمومی کشور میدانند. بر همین مبنا نیز عمده گمانهزنیها در هفتههای گذشته و آتی معطوف به چینش کابینه سیزدهم به عنوان نشانی از مجموعه مدیریتی کشور و برنامههای کلان دولت در عرصههای مختلف است. هر چند «مدیریت» و «برنامه» به عنوان ارکان اصلی هر دولتی به حساب میآید اما نمیتوان چشم بر اهمیت «روایت» به عنوان حلقه وصل میان دولت و افکار عمومی بست، آن هم در شرایطی که مناسبات میان دولت و ملت در سالهای گذشته آسیبهای سنگینی دیده و دولت جدید بدون ترمیم و احیای این رابطه، توانایی کمتری در مواجهه با شرایط بیرونی دارد. از همین رو بخشی از عملکرد سیدابراهیم رئیسی بویژه در نیمه اول دولت سیزدهم تحت تاثیر روایتهای او پیرامون گذشته، حال و آینده کشور است؛ روایتهایی که طیفبندی متکثر مخاطبانش اینگونه ایجاب میکند جامعترین و موسعترین نگاه را نسبت به واقعیتهای بیرونی داشته باشد.
* چرا روایتها نقطه آغازین حیات سیاسی هستند؟
دولتها حتی اگر خیزی برای روایتسازی برندارند، مجموعه گفتار و رفتارشان روایتسازی میکند. روایت، نقطه آغازین حیات هر دولتی است که میتواند به ممات آنها نیز بینجامد. روایت را میتوان تعریف اولیه هر دولت از شرایط موجود، توصیف شرایط مطلوب و تشریح مسیری که میان این دو ساحت وجود دارد دانست. بنابراین آنچنان که گفته شد، اگر دولتها خود نیز نسبت به روایتسازیشان آگاهی نداشته باشند، این روایت از بطن گفتار و رفتارشان نمود پیدا میکند.
با این توضیحات احتمالا حالا راحتتر بتوان پی به علت نیاز شدید دولت سیزدهم به داشتن روایتی جامع برد. دولت سیدابراهیم رئیسی از یک سو وارث میراث خوبی از دولت حسن روحانی نیست، چرا که از سویی مجموعه عملکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم مردم را در سختترین شرایط معیشتی قرار داده و مضاف بر این رنج جمعی، بیشترین بذر تردید و حتی تنفر را در نسبت با قوه مجریه در فضای عمومی جامعه پاشیده است و از سوی دیگر، ذهنیت به جا مانده از دوران 8 ساله ریاستجمهوری روحانی ذهنیتی منفعل و مسدود شده است، به گونهای که حتی اگر نسخه عبوری نیز از شرایط فعلی وجود داشته باشد، جامعه براحتی آن را نمیپذیرد. به عبارت دیگر سرخوردگی جمعی در کنار احساس فقدان ابتکار عمل، بخشی از بدنه جوان کشور را نسبت به «امکان» تغییر شرایط مردد کرده است.
در چنین شرایطی هر گونه چینش کابینه و برنامه کلان دولت سیزدهم برای ایجاد تحولات ساختاری، بدون یک روایت سیاسی جامع نمیتواند توفیق چندانی داشته باشد.
8 سال پیش حسن روحانی دولت خود را با روایتی به محوریت «اضطرارآفرینی» آغاز کرد؛ اضطراری که معطوف به شرایط داخلی کشور در سایه تحریمهای خارجی بود و با محدود کردن گزینههای ممکن به نسخه سیاست خارجیاش باعث شد جامعه اضطرارزدهای را که در مدت زمانی کوتاهی شاهد 3 برابر شدن نرخ ارز بود با دولت خود که نسخه دسته چندم و فرتوتی از دولتهای سازندگی و اصلاحات به حساب میآمد، همراه کند. در روایت دولت روحانی عملا همه مشکلات به یک متغیر یعنی تحریمهای خارجی ختم میشد و به موازات آن برای این متغیر نیز تنها یک راهحل وجود داشت که آن هم مذاکره فوری و پذیرش محدودیتهای حداکثری بود. در این میان هر قدر به گفتار 8 ساله روحانی و مجموعه دولتش نگاه شود، کمتر موردی را میتوان یافت که در توصیف شرایط موجود و وعده برای ایجاد تغییرات ملموس، سخنی خارج از این روایت گفته شده باشد. تسلط انکارناپذیر این روایت بر فضای عمومی جامعه تا آنجا موثر بود که جبهه منتقدان دولت به رغم تمام هشدارهای کارشناسی و پیشبینیهای معقول درباره سرانجام نسخه دولت، در همراه کردن جامعه با خود موفق نبود. در باب چرایی این مساله البته میتوان به دلایل عدیده دیگری نیز اشاره کرد اما نمیتوان چشم بر این واقعیت بست که حتی تفکر و تمرکز جامعه نیز به رغم بازیگران مستقلش تحت استیلای روایت غالب قرار دارد.
* روایت رئیسی برای مخاطبان متکثر
اصل تفکیک جامعه و تعریف جامعه در قالب گروههای مختلف با برچسب یکسان اصلی چندان معتبر نیست و فرد به فرد جامعه توانایی آن را دارند که تبدیل به مثال نقضی درباره این تفکیک شوند، با این حال برای مطالعه سیاسی جامعه راهی جز این وجود ندارد که در یک تفکیک ذهنی، گروهها و دستههای مختلف را با صفات مشترکی دستهبندی کرد و برای آنها منافع و زبان واحدی را در نظر گرفت. بر این مبنا دولت رئیسی مانند هر دولت دیگری با جامعهای یکدست روبهرو نیست و حداقل با 4 جامعه مختلف مواجهه دارد.
نخستین جامعه را میتوان حامیان دولت جدید دانست. کسب 18میلیون رای در انتخاباتی که مشارکت عمومی در آن دچار افت محسوسی شده بود نشان از یک پایگاه حامی منسجم برای سیدابراهیم رئیسی دارد، به گونهای که حتی کاهش 25 درصدی مشارکت عمومی در انتخابات مانع از آن نشد که منتخب نهایی رای پایینی در نسبت با نخستین رای روسای پیشین جمهور داشته باشد. این بدنه یقینا مهمترین سرمایه اجتماعی رئیسی را تشکیل میدهد و ارتباطگیری با سایر گروهها بدون کسب رضایت این بدنه توفیقی کسب نخواهد کرد.
دومین جامعه اما به اقشار مرددی مربوط میشود که کماکان امید خود را نسبت به امکان تغییر شرایط از دست ندادهاند اما چشمانداز مثبتی نیز به دولت رئیسی ندارند. اگر جامعه اول را باید در آرای رئیسی پیدا کرد، جامعه دوم را باید در باقی شرکتکنندگان در انتخابات و بخشی از نیروهایی که در انتخابات شرکت نکردند پیدا کرد. افزایش محسوس آرای باطله در انتخابات اخیر هر چند معلول عوامل مختلفی بوده اما انعکاسی از وجود چنین جامعه پراکندهای در لایههای مختلف است.
سومین جامعه که همانند جامعه نخست گسترده و همانند جامعه دوم پراکنده است، به سرخوردگان سیاسی مربوط میشود؛ جامعهای که عملا امید خود را به تغییر از دست داده است اما هنوز میان کنش رادیکال و بیعملی مردد است. طبقه متوسط شهری و بخش بزرگی از جمعیتی که 28 خرداد پای صندوقهای رای حاضر نشدند، شامل این دسته میشوند. سرخوردگی این گروه مهمترین پاشنه آشیل روابط میان دولت و ملت در سالهای آتی است و نادیده انگاشتنش تنها میتواند به تعمیق بحران سرخوردگی و افزایش بیگانگی میان دولت و ملت ختم شود.
چهارمین جامعه را اما باید جبهه مخالف دولت رئیسی و بدنه حامی آن دانست. اگر جامعه دوم و سوم در مواجهه با دولت رئیسی دچار تردیدهایی هستند و این تردید در کنار پراکندگیشان باعث آن شده نمود بیرونیشان به طور مثال در کاهش نرخ مشارکت انتخابات عینیت پیدا کند، این جامعه با انگیزه کافی برای ناکام ماندن دولت رئیسی خود را آماده میکند.
یک بار دیگر این پیشفرض را باید تکرار کرد که چنین تفکیکی به شکل مطلق وجود ندارد اما خواهناخواه بافت عمومی جامعه در مواجهه با دولت سیزدهم چنین نقش و نگاری دارد و روایت دولت از موقعیت کنونی و آینده کشور بدون توجه به این تقسیمبندی نمیتواند همهجانبه باشد.
* روایت قشری یا جامع؟
تعارض منافع، نظام ارزشی و الگوی رفتار سیاسی در میان گروههای مختلف جامعه باعث میشود روایت دولتها چندان امکانی برای تاثیرگذاری یکسان نداشته باشد، بر همین اساس روایتی که میتواند برای کسری از جمعیت یک کشور امیدآفرین باشد، همزمان باید امکان برانگیختن کسر دیگری را نیز دارد. یا دولتی که تبلور امید سیاسی برای یک طبقه بوده، با واکنش رادیکال طبقه دیگری مواجه شود (انتخابات سال 88 تا حدی نشان از یک فرض داشت). بر این مبنا روایت دولت بیش از هر چیز باید تابع تفکیکهای اجتماعی و موقعیت گروههای مختلف باشد. در چنین بستری اما ۲ خطر پیشاروی دولت سیزدهم قرار دارد.
محدود کردن دامنه مخاطبان روایتها به دسته اول: این اشتباه عملا باعث آن خواهد شد به مرور زمان با تلاش برای تثبیت رضایت در یک قشر 3 گروه دیگر به روایتی مشترک در مخالفت با دولت برسند.
عدم توجه به ترتیب تفکیک گروهها: این خطای راهبردی بیش از هر چیز نتیجه پراکنده بودن دسته دوم و سوم و یکدستی دسته چهارم است. دولت سیزدهم اگر به جای ارتباطگیری و جذب تدریجی و پیوسته ۲ دسته میانی تمام اهتمام خود را بر کسب رضایت دسته چهارم بگذارد، نه تنها به دستاورد مهمی در زمینه جذب جامعه نائل نمیآید که در بلندمدت با تردیدهایی در مهمترین داشته خود یعنی دسته حامیانش مواجه خواهد شد.
با چنین نگاهی هر قدر دولت سیزدهم باید در جایگاه نماینده جمهوریت اهتمام خود را بر ارتباطگیری با تمام جمهور بگذارد، متعاقبا باید نسبت به دستهبندیهای اجتماعی، نیاز و ادبیات هر دسته و مهمتر از همه اینها به ترتیب و توالی ارتباطگیری با این گروهها توجه داشته باشد. روایت جامع رئیسی باید مبتنی بر این تفکیکهای اجتماعی باشد و در هر رفتار و گفتار واکنشهای احتمالی این گروهها را مورد توجه قرار دهد و از قطبی شدن جامعه در مواجهه با صورت مسالهها بپرهیزد.
* استراتژی تعامل با همه مردم
بر اساس این توضیحات استراتژی تعامل هوشمند با همه مردم باید به عنوان ماموریت مهم دولت رئیسی در ماههای آتی شناخته شود، به گونهای که رئیسجمهور همانگونه که پیش از این نیز وعده داده بود، باید با تمام آحاد جامعه و سلایق مختلف تعامل داشته باشد. با این حال درک صحیح از تفکیکبندی فضای موجود کشور نباید به آن سمت برود که عملا برای تعامل برقرار کردن با دسته دوم، سوم و حتی چهارم تغییر در رویکرد انقلابی و اصولی دولت و به تبع آن نارضایتی دسته اول به وجود بیاید و نه به شکلی پیش برود که گزاره مطلوب غربگرایان با عنوان «دولت اقلیت» که در ماههای گذشته بارها روی آن مانور کردهاند، تثبیت شود. بر این اساس هنر حکمرانی رئیسی باید تبیین دستورالعمل مدیریت انقلابی بر مبنای روایتی باشد که بیشترین شمول اجتماعی را دارا بوده و به مرور زمان به تقویت بدنه اجتماعی دولت منتهی شود.
* «امکانآفرینی» در برابر «اضطرارآفرینی»
مولفه «سرخوردگی» در مواجهه با مشارکت سیاسی و «تردید» نسبت به امکان بهبود اوضاع سخت اقتصادی کشور مهمترین مولفههایی بوده که دسته دوم و سوم را از همراهی و هماهنگی با دولت منتخب دور نگه داشته است. در چنین فضایی جبهه مخالفان داخلی و خارجی دولت نیز سعی خواهند داشت به عنوان یک کاتالیزور بر عمق و شدت این سرخوردگی و تردید بیفزایند. در چنین بستری مهمترین محور «روایت» دولت سیزدهم باید بر مبنای «امکانآفرینی» در برابر «اضطرارآفرینی» دولتهای یازدهم و دوازدهم باشد.
بیراه نیست اگر مهمترین علت در شکلگیری فضای سرخوردگی و تردید اجتماعی را در «اضطرارآفرینی» دولت روحانی پیدا کنیم. روحانی حد فاصل سالهای 92 تا 1400، در روزهای خوب و بد دولتش همواره سعی داشت با روایتهای «اضطرارآفرین» نسخه خود را به عنوان تنها عامل بهبود وضع موجود تجویز کند، در چنین فضایی همواره جامعه ایران بویژه اقشار میانی جامعه به عنوان مهمترین حامیان دولت یک انسداد محتوم را پیشاروی خود تصور میکردند و با شکست پروژه دولت عملا به این فهم جمعی رسیدند که دیگر هیچ امکانی برای بهبود اوضاع وجود ندارد. در این موقعیت، روایتی که دولت سیزدهم به جامعه ارائه میدهد بیش از هر چیز باید در نقطه مقابل این اضطرار قرار بگیرد، به گونهای که عملا با تبیین شرایط سخت کشور و مسیر دور و دراز برای تغییر این موقعیت، بر امکانهای تغییر تاکید داشته باشد. زدودن انگاره بنبست و طرح امکانهای برونرفت عزتمندانه از موقعیت فعلی مضاف بر آنکه به شکلگیری یک بسیج ملی کمک کرده و قدرت برونمرزی دولت را نیز تقویت میکند، مقدمه ارتباطگیری با بخش بزرگی از سرخوردگان و مرددها را فراهم میکند. اگر روحانی همواره سعی داشت با ترساندن مردم از شرایط روی کار بودن رقبای دولت و خلق اضطرار، جامعه را به سمت خود جذب کند، رئیسی باید با تبیین صحیح امکانهای تغییر، ضمن قوت قلب دادن به حامیانش، با دیگر اقشار جامعه نیز وارد تعامل شود.
* چالشهای روایت سیاسی دولت
پیگیری استراتژی «امکانآفرینی» به عنوان یکی از مهمترین مولفههای روایت دولت با چالشهایی نیز روبهرو خواهد بود که باید با حساسیت فراوان از سمت دولتمردان و شخص رئیسجمهور مورد توجه قرار گیرد.
رئیسی از نخستین روز ریاستجمهوری در جایگاه پاسخگو قرار میگیرد. در این میان حتی اگر در مواجهه با انتقادات و اعتراضات عمومی عامل اصلی مشکلات به گذشته بازگردد، باز هم او باید در قامت رئیس دولت پاسخگوی این پرسش باشد که با چه رویهای سعی در جبران گذشته دارد. حمله بیمحابا به گذشته و نداشتن پاسخ ایجابی، به سرخوردگی و تردید بیشتر جامعه منتهی میشود. دولت سیزدهم در روایت وضع موجود باید از خود چهره بازیگر فعال را به نمایش بگذارد، نه مدیر منفعلی که امید به اضطرارآفرینی دارد.
یکی از قدیمیترین تاکتیکهای رسانهای برای تحت فشار قرار دادن طرحهای دولت، تلاش برای قطبی کردن سوژههاست. ادبیات تعاملی دولت سیزدهم با مردم نباید بهگونهای باشد که حربه دوقطبی کارساز شود. به عبارت دیگر مواضع دولت باید همسویی حداکثری با حساسیتهای جامعه داشته باشد. ریاست بر همه جمهور ناگزیر از شناخت دغدغههای همه جمهور است. ادبیات سلبی و تن دادن به دوقطبیهای اجتماعی تنها به کند شدن چرخ دولت و تضعیف جایگاه اجتماعیاش منتهی میشود.
اهتمام بر انجام اصلاحات مالی و تقویت اقتصاد مولد در برابر اقتصاد دلالی، سوژههای زیادی را برای رقبای دولت ایجاد میکند تا با استفاده از تعارض منافع ایجاد شده، رعب و هراس را در جامعه حاکم کنند. در این فضا تبیین صحیح برنامههای اقتصادی و اقناع عمومی برگ برنده دولت به حساب میآید. تجربه نوع مدیریت پرخسارت دولت دوازدهم در افزایش یکباره نرخ سوخت و عدم گفتوگو با مردم نباید در دوره ریاستجمهوری رئیسی تکرار شود.
در نهایت رئیسجمهور باید به این واقعیت واقف باشد که هر موضع او در محیط سیال جامعه با قضاوتها و برداشتهای مختلفی روبهرو میشود، پس روایت هوشمندانه روایتی است که بیشترین ملاحظات اجتماعی در آن رعایت شده باشد. بر مبنای دستهبندی مذکور، روایت رئیسجمهور باید به تقویت اعتماد دسته اول، رفع تردید و سرخوردگی دسته دوم و سوم منتهی شود و تنشهای بالقوه با دسته چهارم را کاهش دهد. مواضع هیجانی پرهزینه در شرایط فعلی میتواند ضربه سنگینی به آینده دولت وارد کرده و اسباب نارضایتی را بیش از پیش فراهم کند. دولت برای تثبیت گزاره امکان تغییر وضعیت موجود باید روایت هوشمندانهای را که بیشترین تفاهم ملی نیز پیرامون آن وجود داشته باشد تبدیل به روایت غالب و نقشه راه کشور کند.
ارسال به دوستان
بازدید فرمانده کل سپاه از روند خدمترسانی به مردم خوزستان
سرلشکر سلامی: در سختیها همگام مردم هستیم
گروه سیاسی: فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی روز گذشته برای بررسی مشکلات تنش آبی خوزستان و بازدید از خدماترسانی از شهرها و روستاهای درگیر با تنش آبی استان خوزستان از فرودگاه شهید حاجقاسم سلیمانی وارد اهواز شد.
بازدید از روند اجرای طرحهای آبرسانی سپاه و بسیج در استان خوزستان نیز از دیگر برنامههای سردار سلامی بود.
سردار سلامی در حاشیه سفر خود به استان خوزستان جهت بررسی آخرین وضعیت تنش آبی در این استان اظهار داشت: پیرامون فرمایشات مقام معظم رهبری درباره حل فوری مسائل استان خوزستان، تمام مسؤولان چه در دولت و چه نیروهای مسلح و چه در دیگر دستگاههای کشوری، امروز تمامقد کنار مردم خوزستان هستند.
وی افزود: مسائل فعلی استان خوزستان، مهمترین مساله کل کشور است که پیرو دستور مقام معظم رهبری به جدیترین مسائل کشور تبدیل شده است لذا سپاه بر اساس تعهدی که نسبت به مردم دارد، امروز با تمام قدرت و توان و امکانات به کمک مردم خوزستان آمده است و مانند رویدادهای گذشته دوش به دوش مردم تا رفع کامل مشکلات خواهد ماند.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصریح کرد: سفر امروز من به استان خوزستان در جهت بررسی آخرین اقدامات انجامشده توسط سپاه خوزستان در جهت آبرسانی و حل مسائل آبی استان بوده است که خدا را شکر اقدامات بزرگی تاکنون به انجام رسیده و این قابل ستایش است.
همچنین فرمانده کل سپاه پاسداران در گفتوگو با فارس در اهواز اظهار کرد: به دنبال فرمایش روز جمعه مقام معظم رهبری که ایشان ابلاغ فرمودند تا مسؤولان حل مشکل آب خوزستان را جدی بگیرند، امروز خدمت برادرانمان در سپاه حضرت ولیعصر سپاه خوزستان رسیدیم تا از نزدیک شاهد فعالیت و تلاشهای آنان باشیم.
وی درباره اقدامات سپاه پاسداران برای رفع مشکلات خوزستان گفت: توسط قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا تحت عنوان طرح غدیر حدود ۵۲۵ کیلومتر لوله با قطر ۲ متر از منطقه شوش کشیده شده است که شهرهای مختلفی از جمله دارخوین، اهواز، خرمشهر، هویزه، شادگان، حمیدیه و آبادان را آبرسانی میکند.
فرمانده کل سپاه ادامه داد: در این بحران آبی اخیر هم تلاشهای برادران سپاه قابل تقدیر است، همین الان ۶۰ دستگاه تانکر ۳۰ هزار لیتری به صورت سیار در ۸۷ روستای منطقه در حال آبرسانی هستند و امروز ۴۰ دستگاه دیگر نیز به آن اضافه میشود و حدود ۱۵۰ دستگاه تانکر ثابت آب در روستاها نیز تهیه شده است.
سلامی ادامه داد: در حدود ۹۱ کیلومتر لوله نیز در تعدادی از روستاهای منطقه از جمله غیزانیه، دشت آزادگان و جفیر در حال نصب و جاگذاری است.
وی افزود: همچنین ۲ مخزن ۴۰ هزار مترمکعبی در غرب شوش ایجاد شده است و آب را ذخیره میکند.
فرمانده کل سپاه بیان کرد: درباره فاضلاب اهواز نیز قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا قراردادش را منعقد کرده و حتی تجهیز کارگاه نیز انجام شده؛ امیدواریم با تامین اعتبار در آیندهای نزدیک شاهد بهرهبرداری از پروژه باشیم تا مشکل فاضلاب اهواز حل شود.
سلامی تصریح کرد: نکته مهمی که میخواهم عرض کنم آنکه ما به این مردم متعهد و وفادار هستیم، آنها را تنها نمیگذاریم و در سختیها همگام آنها هستیم، همانطور که در سیل سال ۹۸ برادران عزیز ما در تمام مناطق سیلزده با مردم و سختیهایشان همراه بودند.
فرمانده کل سپاه گفت: اینجا که شما ایستادهاید لالهزار شهدای بزرگ ایران است، خوزستان برای ما نهتنها مهم بلکه مقدس است، ما وقتی روی این خاک قدم میگذاریم احساس هویت میکنیم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: با این مردم تا انتهای کار همراهیم و هرگز آنها را تنها نخواهیم گذاشت.
سردار سلامی همچنین در راستای صحبتهای روز جمعه مقام معظم رهبری مبنی بر پیگیری مشکلات خوزستان از جانب مسؤولان این استان با عشایر و خانوادههای آسیبدیده از تنش آبی روستای جفیر از توابع شهرستان هویزه دیدار کرد.
ارسال به دوستان
مشاور امنیت ملی عراق تاریخ تخلیه نیروهای پنتاگون را تلویحا اعلام کرد
آمریکا از عراق اخراج میشود یا خارج؟
آیا ارتش تروریست آمریکا تا 5 ماه دیگر یعنی کمتر از ۲ سال پس از ارتکاب جنایت بامداد 13 دی 98 در فرودگاه بینالمللی بغداد، مجبور به ترک بینالنهرین خواهد شد؟ این احتمالی جدی است که در جریان دور چهارم مذاکرات میان هیات اعزامی بلندپایه عراقی به واشنگتن با مقامات آمریکایی به بیرون درز کرده است.
تارنمای خبری الفرات دیروز متن بیانیهای را منتشر کرد که قاسم الاعرجی، مشاور امنیت ملی عراق که خود در واشنگتن حضور دارد درباره پیشرفت مذاکرات صادر کرده است. او تلویحا به تاریخ اخراج یا خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق اشاره کرده و گفته است: «ما به طرف آمریکایی تاکید کردیم عراق نیازی به هیچ نیروی رزمی خارجی در خاکش ندارد. روز ۳۱ دسامبر ۲۰۲۱ طعم خاصی خواهد داشت».
پیش از این 10 روز قبل ۲ مقام نظامی و سیاسی عراقی که نمیخواستند نامشان فاش شود به روزنامه العربیالجدید چاپ لندن وابسته به خاندان سلطنتی قطر درباره رایزنیها میان بغداد و واشنگتن بر سر خروج نیروهای رزمی پنتاگون از عراق تا پایان سال جاری میلادی(2021) خبر داده بودند اما تاریخ دقیقی که الاعرجی برای آخرین روز سال 2021 اعلام میکند و نحوه مژده دادن او در این باره احتمالاتی را مطرح میکند.
آیا دولت ناکارآمد مصطفی الکاظمی نقشهای برای این مذاکرات و نتایج احتمالی آن کشیده است؟ و آیا قصد دارد اعتبار اخراج آمریکاییها را به نام خود کند یا برعکس میخواهد مطالبات عمومی و قانون پارلمان در این باره را به انحراف بکشاند؟
بدیهی است دولت غربگرای فعلی بغداد در شرایط سقوط آزاد مقبولیت و در نتیجه مشروعیتش به دنبال آن باشد موضوع خروج نظامیان اشغالگر منفور آمریکایی از این کشور را مصادره به مطلوب کرده و در آستانه انتخابات پارلمانی اواخر مهر ماه(10 اکتبر) بدین حربه، بخشی از افکار عمومی را به سوی خود جلب کند. از این منظر اما بوی خیانت نیز به مشام میرسد، بدین ترتیب که الکاظمی و جریانهای العراقیونی- صدری- بعثی حامی او ممکن است در صورت موفق شدن این حربه و به دست آوردن اکثریت کرسیهای لازم برای تشکیل دولت آتی در اواسط پاییز و در فاصله چند هفته مانده به مهلت خروج نیروهای آمریکایی (پایان سال 2021)، توافق فعلی را به نفع توافقی بلندمدتتر با کاخ سفید برای قانونی کردن حضور نیروهای پنتاگون در خاک عراق ملغی کنند. یک مقام نزدیک به دفتر نخستوزیری در مصاحبه یاد شده با روزنامه العربی الجدید بر این ظن صحه گذاشته و گفته بود ممکن است تا پایان سال میلادی تنها 500 نیروی رزمی آمریکایی خارج شده و جای خود را به نیروهای مستشاری بدهند، حال آنکه تجربه گذشته نشان میدهد ستاد کل نیروهای مسلح آمریکا در چنین مواقعی میتواند بسادگی نیروهای رزمی را که از سنتکام (فرماندهی ارتش آمریکا در خاورمیانه، آسیای میانه و شمال آفریقا) خارج میکند با یگانهای تفنگداران ویژه یا نیروهای نظامی خصوصی تحت عنوان افسران آموزش دهنده به ارتش و پلیس عراق جایگزین کند.
نکته اینجاست که بایدن و دموکراتها طی 7 ماهی که به قدرت رسیدهاند از هیچ تلاشی برای حفظ نیروهای نظامی آمریکا در عراق و سوریه فروگذار نکردهاند و به نوعی میتوان بایدن را حافظ میراث اشغالگرانه آمریکاییها در بینالنهرین از دوران ریاستجمهوری بوشهای پدر و پسر و سپس باراک اوباما و دونالد ترامپ دانست.
پارلمان عراق دی ۹۸ در پی اقدام جنایتکارانه دولت ترامپ در ترور سردار سپهبد حاجقاسم سلیمانی، فرمانده شهید نیروی قدس و شهید ابومهدی المهندس، نایبرئیس وقت سازمان حشدالشعبی عراق، طرح اخراج نظامیان آمریکایی از خاک این کشور را تصویب کرد اما با این حال، دولت بایدن که مدعی رد و نفی میراث ترامپ است، همچنان بر نقض این مصوبه و باقی ماندن در خاک عراق اصرار میورزد.
به رغم اظهارات مقامات آمریکایی و عراقی درباره محدود شدن مأموریت نظامیان بیگانه به آموزش و اقدامات مستشاری به نیروهای عراقی، گروههای مقاومت عراق با اشاره به ورود گسترده کاروانهای لجستیکی آمریکایی به خاک این کشور و مشارکت نیروهای آمریکایی در عملیاتهای نظامی عراق، تأکید دارند این اقدامات نمیتواند بیانگر محدود شدن مأموریت نظامیان آمریکایی باشد.
از منظر دیگر اما ستاد مشترک ارتش تروریست آمریکا فارغ از نظر کاخ سفید، زیر فشارهای روزافزون محور مقاومت، پارلمان عراق و افکار عمومی چارهای جز فرار قریبالوقوع از عراق، همانند افغانستان ندارد.
آنها در داخل و خارج زیر فشار شدید هستند تا هر چه سریعتر از بینالنهرین فرار کنند یا دستکم نیروهای رزمی سنتکام را با نیروهای مستشاری پنتاگون و ناتو تعویض کنند تا اینچنین هدف حملات گروههای مبارز عراقی قرار نگیرند.
حضور موثر شخصیتی چون «قاسم الاعرجی» در جریان ادوار اخیر مذاکرات عراقی- آمریکایی بویژه دور چهارم که جمعه گذشته در ساختمان وزارت خارجه ایالات متحده در واشنگتن آغاز شد، موید حامیان این دیدگاه است که آمریکاییها با توجه به ضربات کاریای که در ماههای اخیر در عراق و سوریه و دیگر نقاط خاورمیانه دریافت کردهاند، مجبور به ترک خطوط تماس مستقیم با محور مقاومت هستند. الاعرجی وزیر کشور پیشین عراق و نماینده پیشین سازمان بدر در مجلس این کشور است که نه تنها سالها در ایران زندگی و تحصیل کرده، بلکه سابقه مبارزاتی روشنی با رژیم بعث و سپس اشغالگران آمریکایی دارد.
در عین حال یک مقام بلندپایه در دفتر فرمانده کل نیروهای مسلح عراق در مصاحبه مذکور با رسانه قطری علاوه بر اینکه درباره نقش مبهم الکاظمی یا حتی وزیر خارجهاش، فؤاد حسین به نیابت از او به عنوان مبتکر اصلی دور چهارم مذاکرات امنیتی بغداد- واشنگتن سخن گفته، بلکه اعتراف کرده رایزنیهای مستمر قاسم الاعرجی، مشاور امنیت ملی عراق با مقامات آمریکایی در این باره حیاتی بوده است. حضور پررنگ الاعرجی در مذاکرات واشنگتن از روز جمعه و بیانیهای که این شخصیت توانمند سیاسی مستقل از دولت الکاظمی با اشاره تلویحی به تاریخ خروج نظامیان آمریکایی از عراق صادر کرده، همگی میتواند نشانههای جدی بودن نتایج مذاکرات و تاریخ اعلانی باشد.
در همین حال واکنش تند جریانهای جهادی عراق به اظهارنظرهای فؤاد حسین، وزیر خارجه دولت الکاظمی در این باره، موید این نکته است که محور مقاومت میخواهد جلوی سوءاستفاده سیاسی - انتخاباتی دولت بغداد از خروج نیروهای آمریکایی را بگیرد.
به گزارش روزنامه والاستریت ژورنال، فؤاد حسین، وزیر خارجه دولت مصطفی الکاظمی که ریاست هیات دیپلماتیک عراقی را در دور چهارم مذاکرات امنیتی در واشنگتن بر عهده دارد، در گفتوگویی با این نشریه تاکید کرده است: «ما نیازی به جنگجویان بیشتر نداریم، چون خودمان داریم. ما چه نیاز داریم؟ همکاری در زمینه اطلاعاتی. ما به کمک برای تمرین نظامی و قوای هوایی احتیاج داریم».
او سپس ضمن تقدیر از کمکها و حمایتهای آمریکا در مسیر مبارزه با تروریسم، صرفا بر نیاز آموزشی و تجهیزاتی کشورش تأکید و تصریح کرد: «نیروهای امنیتی ما همچنان نیازمند برنامههایی هستند که آمریکا در زمینه آموزش، تسلیح، تجهیز و افزایش توانایی نیروهای ما ارائه میدهد».
این سخنان متناقض و نه چندان رو به جلوی وزیر خارجه عراق به جای آنکه بر دستاورد اخراج نیروهای آمریکایی تاکید داشته باشد، گویی صحه گذاشتن بر همان پیامی بود که مرتبا از دستگاه دیپلماسی دولت بایدن و پنتاگون تکرار میشود.
اظهارات فؤاد حسین با واکنش قیس الخزعلی، دبیرکل جنبش عصائب اهلالحق عراق همراه شد. او با انتقاد از چنین مواضعی توئیت کرد: «سخنان وزیر خارجه عراق درباره اینکه نیروهای امنیتی عراق هنوز به کمک نیروهای آمریکایی نیاز دارند، سخنانی بسیار تاسفبار است که ما و هر عراقیای که به نهادهای نظامی و امنیتی کشورش مفتخر است، با آن مخالفیم. همه میدانند حضور آمریکا در عراق هیچ ارتباطی با منافع عراق ندارد، بلکه با منفعت رژیم اسرائیل مرتبط است که عراق و عراقیها را دشمن اول خود میداند».
***
تأیید حمله به تروریستهای آمریکایی در اربیل
سخنگوی ائتلاف آمریکایی دیروز پس از اعلام یک گروه عراقی رسما پذیرفت یکی از مواضع سنتکام در اربیل عراق هدف حمله قرار گرفته است. صفحه تلگرامی گروهی موسوم به «لواء الثائرین» (گردان انقلابیون) پیشتر خبر داده بود پایگاه آمریکایی الحریر در شهر اربیل صبح روز جمعه هدف حمله پهپادهای انتحاری قرار گرفته است. وین ماروتو، سخنگوی ائتلاف در گفتوگو با شبکه کردی «رووداو» در این باره اعلام کرد: «یک پهپاد یکی از مواضع ائتلاف بینالمللی را در منطقه کردستان در ساعت ۱:۳۰ بامداد روز جمعه هدف قرار داد». وی البته مدعی شد این حمله خسارت مادی یا تلفات جانی در پی نداشته، حال آنکه گروه عراقی مذکور در بیانیه خود اعلام کرده بود: «عملیات هدف قرار دادن پایگاه الحریر در استان اربیل در کردستان عراق را که اشغالگران بزدل آمریکایی، جاسوسان و مزدورانشان در آن پناه گرفتهاند، بر عهده میگیریم. در این عملیات که ساعت ۲ بامداد روز جمعه با پهپادهای مسلح انجام شد، خسارتهایی به تجهیزات نظامیان آمریکایی وارد آمد». پایگاههای آمریکا در فرودگاه اربیل عراق تاکنون چند بار هدف حملات راکتی و پهپادی قرار گرفتهاند که این حملات در هفتههای اخیر تشدید شده است.
ارسال به دوستان
مردگان متحرک علیه قهرمان
علی هدایتی: کسب مدال طلای المپیک توسط جواد فروغی در این روزهای سخت، موجی از شادی را در میان ملت ایران به وجود آورد. با این حال اما همزمان با خوشحالی مردم ایران، عدهای نیز در خارج از مرزها بشدت ناراحت شدند. دلیل اصلی این شبکهها، خوشحالی مردم ایران است. این شبکههای رسانهای و عوامل میدانی که تلاش میکنند فضایی سیاه و یأسآلود از ایران نمایش دهند، هر نوع موفقیت مردم ایران در عرصههای مختلف را خلاف و باطلکننده مقاصد خود میدانند.
به گزارش «وطنامروز»، در همین راستا شبکهها و رسانههای فارسیزبان وابسته به دربار سعودی نهتنها از انتشار خبر کسب مدال طلا توسط فروغی خودداری کردند، بلکه حتی عوامل این شبکهها در فضای مجازی تلاش کردند این قهرمانی و شادی را تحتالشعاع قرار دهند. خبرنگاران و مواجببگیران سعودی که پیش از این سابقه حمایت از تروریستهای وهابی و داعش را در کارنامه خود ثبت کردهاند، اینجا نیز به سوابق پرافتخار فروغی در خدمترسانی به مدافعان حرم اشاره کرده و به این بهانه سعی کردند به زعم خود خوشحالی مردم ایران را زیر سوال ببرند.
تلویزیون وابسته به پسمانده پهلوی نیز در این باره همانند رسانه دربار سعودی اقدام کرد و عوامل این شبکه تلویزیونی، حضور فروغی در بیمارستان «بقیه..الله» وابسته به سپاه را بهانهای برای مقابله با شادی مردم ایران قرار دادند. برخی توئیتهای عوامل شبکه «من و تو» علیه فروغی نیز در فضای مجازی مورد استهزای طیفهای مختلف ایرانی قرار گرفت و عمده مخاطبان از ناراحتی عوامل این شبکه نسبت به شادی و خوشحالی مردم، ابراز انزجار کردند.
اما اوج حماقت جریان بیوطن، مربوط به توئیتهای یک زن آمریکایی- ایرانی بود که اوج بیوطنی و ایرانستیزی این جماعت را نشان داد. م.علینژاد که در دولت ترامپ پروژهبگیر رله کردن تحریمهای ضدبشری علیه مردم ایران در تلویزیون صدای آمریکا بود و اخیرا نمایش متعفن ربایش را روی پرده برد، در توئیتی تاسفآور نوشت طلای جواد فروغی باید از او پس گرفته شود، چراکه وی پرستار بیمارستان سپاه پاسداران است و مدتی در سوریه در جبهه نبرد علیه تروریستهای داعش خدمت کرده است. این توئیت به وضوح میزان حماقت جریان پروژهبگیر و بیوطن و ایرانستیز را برای مردم ایران آشکار کرد؛ جریان بیاعتباری که هویت خود را از دست داده و به مردگان متحرکی در خدمت دشمنان ایران تبدیل شدهاند.
ارسال به دوستان
صلح افغانستان؛ مقدمه صلح منطقه
دکتر عباس مقتدایی*: موضع اصولی جمهوری اسلامی ایران، حسن همجواری و کمک به کشورهای همسایه برای بهبود وضعیت و همکاری مستمر برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی و امنیت در منطقه است.
ما و کشورهای همسایه توانمندی لازم برای حفظ ثبات و امنیت منطقه را داریم و نیاز نیست از خارج منطقه و هزاران کیلومتر دورتر نظیر آمریکاییها و برخی کشورهای عضو ناتو به این منطقه ورود کنند. به همین دلیل بارها در مذاکرات ۲ یا چندجانبه بر این موضع اصولی جمهوری اسلامی ایران تأکید کردهایم.
در شرایط فعلی با توجه به وضعیت داخلی افغانستان، مذاکرات بین گروههای افغانستانی باید مدنظر قرار گیرد و نباید کشورهای بیرون از منطقه در امور داخلی این کشور بسیار مهم که در طول تاریخ از اهمیت قابل توجهی برخوردار بوده است دخالت کنند.
اعتقاد همگان آن است که مردم افغانستان در نتیجه اشغالگری خارجیها از جمله ایالات متحده دچار مشکلات و مصیبتهای مختلفی شدهاند؛ معتقدم گروههای داخلی افغانستان میتوانند به سرعت عقبماندگیهای این کشور را با همکاری با یکدیگر مرتفع کنند. مشروط بر اینکه کشورهایی نظیر آمریکا و همپیمانان منطقهای آن در امور داخلی آن کشور دخالت نکنند.
جمهوری اسلامی ایران در عین حال که هیچ دخالتی در امور هیچ کشوری از جمله افغانستان ندارد بر این نکته تأکید دارد که زمینه لازم برای حفظ امنیت و آرامش در این کشور باید ایجاد شود و توصیه ما به سایر کشورهای منطقه آن است که به جای اسیر شدن در برنامهریزیهای ایالات متحده و رژیم اشغالگر قدس بدانند آمریکاییها و صهیونیستها از این منطقه رفتنی هستند و کسانی که باقی میمانند فقط همسایگان هستند.
ایران با افغانستان ارزشهای مشترک سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد و از نظر خاستگاه اقلیمی، ۲ کشور دوست به شمار میروند، بنابراین توسعه همکاری بین تهران و کابل امری مهم است.
همسایگان هم باید نگاهی درازمدت به کشور افغانستان داشته باشند و توصیه ما به همه کشورهای عربی و غیرعربی در ارتباط با افغانستان، عراق و سایر کشورها همواره همین بوده است.
برقراری صلح در افغانستان تکمیلکننده ایجاد صلح در منطقه محسوب میشود و این مهم در حالی است که کشورهای خارجی دلشان برای مردم منطقه نمیسوزد و درصدد کسب منافع بیشتر هستند، در حالی که سیاست ایران کمک به مردم منطقه است.
*نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|